ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۶۳ روزی که دلم شدی بخوبان مایل بودی ز وصالشان مرادم حاصل آنروز چنان شد که نمیاید باز و آن میل که داشت همچنان دارد دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به لحظهای اشاره میکند که دلش به وصال محبوبان گرایش پیدا کرده و به آرزوی خود دست یافته است. اما او احساس میکند که آن روز منحصر به فرد و تکرار نشدنی است و میل و اشتیاقش هنوز هم برقرار است.
هوش مصنوعی: روزی که عاشق تو شدم، تو نیز به خوبیها متمایل بودی و من به هدفم رسیدم.
هوش مصنوعی: در آن روز وضعی پیش آمد که دیگر برنمیگردد و دل همچنان به آن خواسته و آرزو دل بسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خورشید خراسان و خدیو زابل
از نخشب و کش بهار گردد کابل
غل بر یبغو نهاد و پل بر جیحون
جیحون به پل دارد و یبغوی به غل
پرسید کسی منزل آن مهر گسل
گفتم که: دل منست او را منزل
گفتا که: دلت کجاست؟ گفتم: بر او
پرسید که: او کجاست؟ گفتم: در دل
من آن توام تو آن من باش ز دل
بستاخی کن چرا نشینی تو خجل
گر جرم همه خلق کنم پاک بحل
در مملکتم چه کم شود؟ مشتی گل
گر خواهی ، ازین حشمت والا بمثل
بر تارک خورشید نهی پای محل
مر جاه ترا خدای ما ، عزوجل
جاوید رقم ز دست بر لوح ازل
گویند مرا به هِجر آن ماه چگل
بَر نِهْ ز شکیب و صبر زنجیر به دل
زنجیر به دل چه سود از صبر که هست
زلفین چو زنجیرش زنجیر گسل
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.