ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۹ ای طاهر اسحق بیا و در یاب کز آتش هجران تو دل گشت کباب ما با تو در این رهیم و وامانده تریم مردانه تو از پیش برفتی بشتاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از طاهر اسحق دعوت میکند که سریعاً بیاید، زیرا دلش به خاطر دوری او در آتش حزین و سوزان است. او و همراهانش در این مسیر سرگردان و ناتوان شدهاند و از او تقاضا دارند که با شجاعت به سوی آنها بیاید.
هوش مصنوعی: ای طاهر اسحق، بیا و بفهم که به خاطر دوری تو، دل من به شدت آتش گرفته و در حال سوختن است.
هوش مصنوعی: ما در این مسیر با تو هستیم، اما در نقصان و کمبود به سر میبریم. تو که با شجاعت پیشروی کردی، سریعتر حرکت کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گل بر رخ توست و چشم من غرقه بهآب
من تافته و زلف تو پیچیده بهتاب
زلف تو بر آتش است و من گشته کباب
بیخواب من و نرگس تو مایهٔ خواب
گه میگردم بر آتشِ هجر کباب
گه سرگردانِ بحرِ غم همچو حباب
القصه چو خار و خس درین دیرِ خراب
گه بر سرِ آتشم گهی بر سرِ آب
گر نه سبب تو بودی ای در خوشاب
آدم نروی لمن درین کوی خراب
هجران تو گر زمانه دیدی در خواب
گشتی دل و جان این جهان آتش و آب
آن کس که ز ناصواب بشناخت صواب
بی خدمت تو کرد طلب حشمت و آب
معلوم بود که دانۀ در خوشاب
غواص خردمند نجوید ز سراب
چون آتش و آب از بدی پاکم و ناب
چون آب صفا دارم و چون آتش تاب
در آتش و آبم کند ار چرخ عذاب
بیرون آیم چو زر و در زآتش و آب
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.