هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس تنهایی و نامرادی شاعر است که در دوران سختی تب و بیماری خود، کسی به یاد او نبوده است. اما در عین حال، او از تب به عنوان عاملی که به او قوت و پشتکار داده یاد میکند. شاعر در تلاش است تا این احساسات متضاد را به تصویر بکشد: احساس غم و تنهایی از یک سو و قدردانی از تب که به او نیرو داده است از سوی دیگر.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس تنهایی و نامرادی شاعر است که در دوران سختی تب و بیماری خود، کسی به یاد او نبوده است. اما در عین حال، او از تب به عنوان عاملی که به او قوت و پشتکار داده یاد میکند. شاعر در تلاش است تا این احساسات متضاد را به تصویر بکشد: احساس غم و تنهایی از یک سو و قدردانی از تب که به او نیرو داده است از سوی دیگر.
هوش مصنوعی: یک روز که از شدت بیماری و رنج به شدت آزرده شدم، هیچکس به یاد من نیفتاد و برایم نگران نشد.
هوش مصنوعی: تا وقتی که من در حالت تب و بیماری بودم، از خوبیها و مزایای آن یاد میکنم، چون این تب به من نیرویی خاص داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جانا! ز غم عشق تو فریاد مرا
کز عشق تو جز دریغ نگشاد مرا
هر ذرّه اگر گره گشایی گردد
حل کی شود این واقعه کافتاد مرا
من با که بگویم که چه افتاد مرا
بازم چه لطیف و چست بر داد مرا
در بندگی خویشتنم نپذیرفت
و آنگاه ز جمله کرد آزاد مرا
ساقی بکرم تو میکنی یاد مرا
غیر از تو که میرسد بفریاد مرا؟
گر در غم دل تو دستگیرم نشوی
سوی که روم که میکند شاد مرا؟
چون منصب عاشقی فلک داد مرا
شد دنیی و عقبی همه از یاد مرا
افتاده ز کار دو جهان است دلم
زان روز که کار با تو افتاد مرا
عید آمد و رفت روزه از یاد، مرا
کردند بتان به غمزه دلشاد مرا
امروز به بندگی قبولم کردند
دل شد ز غم قیامت آزاد مرا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.