هر تدبیری که میاندیشم، آن را چون شکل حجابی میدانم، و من پارهپاره آن حجاب را از خود دور میکنم تا اللّه را نیکوتر میبینم. و چون اللّه را یاد میکنم، زود به مصنوع میآیم و در آسمان و عالم نظر میکنم، یعنی که اللّه را مشاهده کردن جز به مصنوع نباشد.
باز نظر کردم، دیدم که اندیشه چون چشمه است که اللّه برمیجوشاند؛ اگر آب خوشی برمیجوشاند، بر حریم تن میبینم که سبزه و نواها و گلها میروید، و زمین تن را به هر طرفیش آب میرود. و اگر آب شوره برمیجوشاند، زمین تن شوره میشود و بینفع میشود. و من هماره در اللّه نگاه میکنم که چگونه آب میدهد زمین تن را.
اکنون من مر دوستی اللّه را باشم تا همه حرکات من پسندیده شود. چون عشق اللّه میآید، همه حرکات من موزون میشود.
گفتم: ای اللّه! من هر زمان به چه مشغول شوم؟ اللّه الهام داد که: هر زمانی به حرف قرآن مشغول باش، و همه عالم را معنی آن یک حرف دان از قرآن. و تو بنگر که به چه پیوستهشده در آن دم که به حرف قرآن مشغول شده .اگر چه اجزای تو پراکنده صورت بندد، اما تو با من باشی.
باز گفتم که: ای اللّه! چگونه کنم که زندگی و حضور و عشقم بیش حاصل شود؟ اللّه الهام داد که: زندگی و عشق و وله همه معانی این کلمات است. تو پارهپاره معانی را میکش و استخراج میکن و تصوّر میکن، تا حیات و عشقت بیاید.
التّحیّات میخواندم، یعنی آفرینها مر اللّه را. گفتم: آفرین اللّه را از بهر کاری میکنم که مرا خوش آید و عجب آید؛ و هیچ عجبتر از عشق و محبّت و حیرت نمیبینم که اللّه در من بدید میآرد . باز در اوصاف عشق و محبّت محبّان و احوال ایشان نظر میکنم و تصویر میکنم؛ من بامزه میشوم و حبیب میشوم و متحیّر میشوم، و اللّه را آفرین میکنم و در وجود این آثار مشغول میشوم. باز به صفات کمال اللّه نظر میکنم و از هیچ چیز مشغول نمیشوم و سررشته به باد نمیدهم.
اللّه اکبر گفتم در نماز و تأمّل کردم، هیچ کبیری ندیدم جز اللّه. پس اکبر و کبیر هر دو یکی آمد. بزرگوار گفتم بزرگ آن باشد که نسبت بدو خُردی بباشد. در ملوک متفاوت نگاه کردم و در نفاذ امر، هریک را نظر کردم تا خُردتر و کلانتر را ببینم؛ و در جسامت آسمان و زمین هم نظر کردم، اللّه را از همه بزرگتر دیدم.
باز در حال خود نظر کردم تا اجزای فکر و تدبیر خود را و ادراک خود را چون مرغان گنجشکان و پشگان هموار ایستاده دیدم در پیش اللّه. گویی همه را اللّه زنجیر بر گردن نهاده است یا بر رشته همه را بربسته است تا همه به تصرّف اللّه ماندهاند تا ایشان را خود حیات بخشد و مزه بخشد. و یا هر ازین مرغی را به سوی راحتی پر بگشاید. و این مرغان ایستاده اند و مینگرند تا اللّه چه فرماید و در کدام تصرّف کشد.
باز نظر میکنم، میبینم که اللّه اجزای مرا میگشاید و صد هزار گل گوناگون مرا مینماید و اجزای آن گلها را میگشاید و صد هزار سبزه و آب روان و هوا مینماید و آن هوا را میگشاید و صد هزار تازگیها مینماید. اکنون چنانک در اندرون و بیرون کالبد خود نگاه میکنم، از هر جزوی گلستان و آب روان میبینم. بعد از مردن اگر چه صور اجزای من خاک مینماید، چه عجب که از هر جزو من راهی بود به سوی گل و گلستان و هوا و آب روان، که اکنون میبینم چنانک تخم روح هرکسی را از عالم غیب آوردند و در زمین کالبد نشاندند، چون بلند گشتند و شکوفههای خود و هواهای خود ظاهر کردند، باز از زمین قالب نقلشان کردند و به بستان جَنان در جویبارِ جنس خود نشاندند
و اللّه اعلم.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: متن به بیان تجربیات معنوی و تفکرات عمیق فردی اشاره دارد که تلاش میکند با حذف حجابهای فکری و دنیوی، الله را بهتر بشناسد و حس کند. او در این مسیر، عشق و دوستی به الله را راهی برای بهبود زندگی و حرکات خود میداند. فرد در چشمهی اندیشه و الهامهای الهی به دنبال زندگی و عشق حقیقی است و تأکید میکند که با یاد کردن از قرآن و معانی آن، میتواند به درک بهتری از حقیقت برسد. او از آفرینش و صفات کمال الله میگوید و به ارتباط تمام موجودات با خداوند فکر میکند، به طوری که همه چیز در تحت تصرف و ارادهی او قرار دارد. نهایتاً، او به این نقطه میرسد که هر جزئی از وجودش، نشانی از زیبایی و زندگی است که به عالم غیب متصل است و به بستان جنان میانجامد.
هوش مصنوعی: هر تلاشی که میکنم، مانند یک حجاب میدانم و سعی میکنم آن حجاب را از خودم کنار بزنم تا بتوانم الهی را بهتر ببینم. وقتی یاد خدا میکنم، سریع به عالم موجودات میآیم و در آسمان و این جهان نگاه میکنم، چون تنها از طریق موجودات میتوان خدا را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: در زمانهای مختلف فهمیدم که اندیشهها مانند چشمهای هستند که خداوند آنها را جاری میکند. وقتی آب شیرین از این چشمه میجوشد، د دنیا درون من سرشار از سرسبزی، زیبایی و خوشی میشود و روح و جسمم را آباد میکند. اما اگر آب شور و ناخوشایند جاری شود، روح و جسم من دچار کسالت و بیفایده میشود. من همواره به خداوند نظر میافکنم و از او میخواهم که چگونه میتواند این زمین وجود مرا سیراب کند.
هوش مصنوعی: اکنون من میخواهم دوست خدا باشم تا تمامی رفتارهایم، مورد پسند واقع شوند. وقتی عشق خدا در دل من جوانه میزند، تمام حرکات من به نوعی موزون و هماهنگ میشود.
هوش مصنوعی: گفتم: ای خدایا! من باید در هر لحظه به چه چیزی مشغول باشم؟ خدا به من الهام کرد که در هر زمان به آیههای قرآن مشغول باش و تمام عالم را از یک آیه قرآن معنا کن. به این فکر کن که در لحظهای که به قرآن مشغول هستی، به چه چیزی متصل شدهای. هرچند ممکن است اجزای وجودت بینظم و پراکنده باشد، اما تو باید در ارتباط با من باشی.
هوش مصنوعی: گفتم، ای خدا! چطور میتوانم زندگی و وجود و عشق خود را بیشتر کنم؟ خداوند به من الهام کرد که زندگی، عشق و شوق همه معانی خاصی دارند. تو باید به دنبال معانی مختلف بگردی، آنها را بابیان خارج کنی و تصور کنی تا حیات و عشقت در وجودت بیفتد.
هوش مصنوعی: در حال خواندن تحیات بودم، به معنای ارادت و احترام به خداوند. گفتم: این ارادت را به خاطر کارهایی انجام میدهم که برایم خوشایند و شگفتانگیز است؛ و از همه شگفتانگیزتر عشق و محبت و حیرت را نمیبینم که خداوند در من احساس میکند. دوباره به وصف عشق و محبت عاشقان و احوال آنان مینگرم و به تصویر میکشم؛ این باعث میشود که سرمست و محبوب شوم و در حیرت فرو بروم و خداوند را ستایش کنم و به وجود این آثار مشغول شوم. سپس به صفات کمال خداوند نگاه میکنم و هیچ چیز مرا از این مسیر منحرف نمیکند و سررشته امور را به باد نمیدهم.
هوش مصنوعی: در هنگام نماز، نام خداوند را بزرگترین نام دانستم و به این فکر کردم که هیچ بزرگی غیر از خدا نمیبینم. بنابراین «بزرگ» و «بزرگترین» برای من یکی شدند. بزرگترین ویژگی، آن است که به نسبت به او، هر چیزی کوچکتر باشد. سپس به پادشاهان مختلف نگاه کردم و قدرت و نفوذ هر یک را بررسی کردم تا ببینم که چه کسی بزرگتر و چه کسی کوچکتر است. همچنین به اندازههای آسمان و زمین نظر کردم و در نهایت خداوند را بزرگتر از همه یافتم.
هوش مصنوعی: در حال تفکر به خود، اجزای اندیشه و تدبیرم را مانند پرندگان کوچک و گنجشکها مشاهده کردم که در برابر خداوند ایستادهاند. گویی خداوند زنجیری به گردن هر یک از آنها انداخته و همه را به هم متصل کرده است تا تحت اراده خداوند باقی بمانند و اوست که به آنها حیات و طعم زندگی میبخشد. برخی از این پرندگان منتظرند تا خداوند چه دستوری بدهد و در کدام مسیر هدایت شوند.
هوش مصنوعی: وقتی دوباره به خودم نگاه میکنم، متوجه میشوم که خداوند اجزای وجود مرا میگشاید و انواع مختلفی از گلها را به من نشان میدهد. او زیبایی این گلها را نیز نمایان میسازد و در کنار آن، سبزهها و آبهای جاری و هوایی تازه را به من نشان میدهد. وقتی به درون و بیرون وجودم نگاه میکنم، در هر جز از وجودم گویی باغی سرسبز و آب روان میبینم. حتی پس از مرگ، اگرچه اجزای من به خاک تبدیل میشوند، اما جای تعجب نیست که از هر جزء من راهی به سمت گلها و باغها و آبهای روان وجود دارد. اینگونه است که به نظر میرسد روح هر انسانی از عالم غیب به زمین میآید و در کالبدش قرار میگیرد. هنگامی که این روحها به کمال میرسند و زیباییها و لطافتهای خود را بروز میدهند، معنای عمیقتری پیدا میکنند و سرانجام به بهشت و جویبارهای خاص خود منتقل میشوند.
هوش مصنوعی: این جمله به معنای "و خدا داناتر است" است. به این ترتیب، بیانگر این است که تنها خداوند به تمامی مسائل و حقایق آگاه است و هیچ کس نمیتواند به طور کامل و دقیق به همه چیز واقف باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.