هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به قبرستان میرود و صدای ناله و آه از مردگان را میشنود. یکی از سرهای خاکی به او میگوید که دنیا ارزش این همه زحمت را ندارد.
اخطار: خلاصههای تولید شده توسط هوش مصنوعی در بسیاری از موارد نادرستند. اگر این متن به نظرتان نادرست است میتوانید آن را ویرایش کنید.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به قبرستان میرود و صدای ناله و آه از مردگان را میشنود. یکی از سرهای خاکی به او میگوید که دنیا ارزش این همه زحمت را ندارد.
هوش مصنوعی: صبحی از نزدیک قبرستان عبور کردم و صدای ناله و افسوس و آهی را شنیدم.
هوش مصنوعی: روزی شنیدم که کسی در حال صحبت با خاک بود و میگفت که این دنیا ارزش آن را ندارد که در آن زحمت کشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به راه اندر همی شد شاهراهی
رسید او تا به نزد پادشاهی
نخستین کیّومرث آمد به شاهی
به گیتی در گرفتش پیشگاهی
تو بر جانم همی بندی گناهی
مرا در وی نبوده هیچ راهی
به نادونی گرفتم کوره راهی
نذونستم که افتادم به چاهی
به دل گفتم رفیقی تا به منزل
نذونستم رفیق نیمه راهی
نگارینا نرستی ز آب و در آب
سبک رفتاری و نیکو شناهی
بلی تو ماهی سیمی و هرگز
نترسد در میان آب ماهی
کنارم آبگیری هست و در وی
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.