دل نیست مرا، یکی مصیبتخانهست
جان نیز یکی سوختهٔ دیوانهست
در دارِ فنا چون خبرم نیست ز هیچ
کارم همه یا نظاره یا افسانهست
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
دل نیست مرا، یکی مصیبتخانهست
جان نیز یکی سوختهٔ دیوانهست
در دارِ فنا چون خبرم نیست ز هیچ
کارم همه یا نظاره یا افسانهست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حالت روحی و درونی خود صحبت میکند. او میگوید که دلش دچار رنج و مصیبت است و جانش نیز مثل یک دیوانه داغ دیده و سوخته است. او در دنیای فانی به احساسات خود توجهی ندارد و کارش تنها به تماشا یا داستانسرایی میگذرد. به طور کلی، شاعر احساس تنهایی و اندوه عمیقی را بیان میکند.
هوش مصنوعی: دل من دیگر وجود ندارد و حالتی شبیه به یک خانهی مصیبت را دارد، همچنین جانم نیز مانند آتشی است که دیوانهوار سوزانده شده است.
هوش مصنوعی: در دنیای گذرا و فانی که هیچ اطلاعی از کارهایم ندارم، همه چیز یا به تماشا میگذرد یا داستانی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا خرمن آز را دلت پیمانهست
نزدیک تو جز حدیث نان افسانهست
خوشباش که یک نیمه مرا در خانهست
در سنبلهٔ سپهر اگر یک دانهست
در قرب تو گر هست دل دیوانهست
جان را طمع وصال تو افسانهست
چون هرچه که هست در تو میباید باخت
سبحان الله! این چه مقامر خانهست
گفتند دل تو الز خرد بیگانه ست
دیوانگی او همه شهر افسانه ست
در سلسلۀ زلف تو بستیم او را
خود سلسله دیوانه تر از دیوانه ست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.