گنجور

 
عطار

پروانه به شمع گفت: دمسازی من

میبینی و میکنی سراندازی من

با این همه گرچه نیست با جان بازی

در عشق تو کس نیست به جانبازی من

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode