هوش مصنوعی: شاعر در این بیت از درد و رنج خود صحبت میکند و از دیگران میخواهد که به عیبها و کمبودهایش توجه نکنند. او خود را به شمعی تشبیه میکند که همیشه در حال سوختن است، و این سوختن را به خاطر عشقی درونی میداند که جانش را در تنش گداخته است. در واقع، او از مشکلاتی که تحمل میکند سخن میگوید و در عین حال از حالتی معنوی و فراتر از وجود مادی خود خبر میدهد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت از درد و رنج خود صحبت میکند و از دیگران میخواهد که به عیبها و کمبودهایش توجه نکنند. او خود را به شمعی تشبیه میکند که همیشه در حال سوختن است، و این سوختن را به خاطر عشقی درونی میداند که جانش را در تنش گداخته است. در واقع، او از مشکلاتی که تحمل میکند سخن میگوید و در عین حال از حالتی معنوی و فراتر از وجود مادی خود خبر میدهد.
هوش مصنوعی: اگر از درد و رنج میسوزم، مرا به خاطر عیبهایم نکوب، زیرا من همچون شمعی همیشه در جیب خود آتش دارم.
هوش مصنوعی: من به طور مداوم از عشق میسوزم، زیرا مانند شمع جانم را فدای عشق میکنم و روح من در عالم غیب وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای آینه حسن تو در صورت زیب
گرداب هزار کشتی صبر و شکیب
هر آینهای که غیر حسن تو بود
خواند خردش سراب صحرای فریب
چون نافه از آن سرم فرو رفته بجیب
تا بوی ترا بشنوم از عالم غیب
عیبم مکن از بیهنری کاهوی چین
از عین هنر شهره شهر است بعیب
شعری که ازو گرفت نه گردون زیب
بد گویم هیهات مبادام نصیب
آخر چه توان گفت که میگوید نیست
در عالم خاک زاده قدس غریب
غالب چو ز ناسازی فرجام نصیب
هم بیم عدو دارم و هم ذوق حبیب
تاریخ ولادت من از عالم قدس
هم شورش شوق آمد و هم لفظ غریب
گفتم اگر ای نگار از کین رقیب
در عشق توام رسد هزاران آسیب
آزرده نگردم و نگردانم راه
اینک ز توام دور و به دوریت قریب
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.