هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر از عشق و دلتنگی خود سخن میگوید. او میخواهد در غم فراق معشوق زاری کند و جانش را از شراب عشق او سرمست کند. شاعر از نوسان حالت خود صحبت میکند که گاهی خود را گم کرده و گاهی وجود دارد. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که وقت آن رسیده است که به معشوق نزدیک شود.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر از عشق و دلتنگی خود سخن میگوید. او میخواهد در غم فراق معشوق زاری کند و جانش را از شراب عشق او سرمست کند. شاعر از نوسان حالت خود صحبت میکند که گاهی خود را گم کرده و گاهی وجود دارد. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که وقت آن رسیده است که به معشوق نزدیک شود.
هوش مصنوعی: تا کی باید بدون تو غمگین و ناراحت باشم؟ جانم را با عشق تو سرمست و شاداب کنم.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات احساس میکنم که وجود ندارم و گاهی هم وجود دارم. وقتی میرسد که میخواهم خود را در آغوش تو قرار دهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا کی بی تو زاری پیوست کنم
جان را ز شرابِ عشق تو مست کنم
گاهی خود را نیست و گه هست کنم
وقت است که در گردن تو دست کنم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.