عطار » مختارنامه » باب چهل و دوم: در صفت دردمندی عاشق » شمارهٔ ۳

تاکی بی تو زاری پیوست کنم

جان را ز شراب عشق تو مست کنم

گاهی خود را نیست و گهی هست کنم

وقت است که در گردن تودست کنم