عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۸۵ هان ای دل بیخبر! کجاییم بیا از یکدیگر چرا جداییم بیا بنگر تو که هر ذرّه که در عالم هست فریاد همی زند که ماییم بیا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به دل بیخبر خود میگوید که چرا از یکدیگر جدا هستیم و از هم دوریم. او به دل میگوید که همه چیز در عالم به ما میگوید که ما یکپارچهایم و باید به هم بپیوندیم.
هوش مصنوعی: ای دل غافل! ما کجا هستیم؟ بیایید با هم باشیم و چرا از یکدیگر جدا شدهایم؟ بیایید دوباره به هم نزدیک شویم.
هوش مصنوعی: بنگر به هر ذره از جهان که فریاد میزند ما هستیم، بیا و مشاهده کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عمریست که تا از تو جداییم بیا
در درد به امّید وفاییم بیا
برخاسته از سر جهان بنشستیم
بر خاک در تو بی نواییم بیا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.