عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۵۳ هرگز ره دین براستی نسپردیم هرگز به مراد دل دمی نشمردیم دردا که زغفلت شبانروزی خویش رفتیم وبسی خصم و خصومت بردیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر بیان میکند که هرگز به حقیقت دین و راه آن نپرداختهاند و از نیازهای درونی خود غافل ماندهاند. او از غفلتهای روزمره و خصومتهایی که در زندگی به وجود آوردهاند، ابراز تأسف میکند.
هوش مصنوعی: هرگز نتوانستیم به طور کامل به اصول دین پایبند بمانیم و هیچگاه به خواستههای قلبیمان دست نیافتیم.
هوش مصنوعی: آه که به خاطر بیخبری و بیتوجهی خود، روزها و شبها را از دست دادیم و دشمنان و جنگها را به وجود آوردیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چندان غم عشق ماه رویی خوردیم
کو را بمیان اندهش گُم کردیم
اکنون ز وصالش و فراقش فردیم
کو عشق و چه معشوق کرا پروردیم؟
دی یک دو قدح شراب صافی خوردیم
با همنفسی شبی به روز آوردیم
امروز چنان شد که به ناچار دو دست
در گردن درد و رنج و هجران کردیم
هم عمر به بوی تو به آخر بردیم
هم لوح دل ازنقش جهان بستردیم
ز امید وصال و بیم هجرت هر روز
صد بار بزیستیم و صد ره مردیم
ما شربت عشقت نه به بازی خوردیم
سودای تو را نه از هوس پروردیم
خود را هدف تیر ملامت کردیم
گر بر گردیم ازین سخن نامردیم
ما شیر و می عشق تو با هم خوردیم
با عشق تو در طفولیت خو کردیم
نی نی غلطم چه جای این است که ما
با عشق تو در ازل بهم پروردیم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.