شمارهٔ ۱: چندان که تو اسرار حقیقت خواهی
شمارهٔ ۲: اول میلم چو از همه سویی بود
شمارهٔ ۳: ناکرده وجودم بدل اینجا چه کنم
شمارهٔ ۴: آواز آمد مرا که در جستن دوست
شمارهٔ ۵: عمری چو فلک ز تگ نمیفرسودم
شمارهٔ ۶: هرچند دریغ صدهزار است هنوز
شمارهٔ ۷: گفتم که شد از نفس پلیدم، دل، پاک
شمارهٔ ۸: تا با سگ نفس همنشین خواهم بود
شمارهٔ ۹: هر دم سگ نفس با دلم باز نهد
شمارهٔ ۱۰: نفسی دارم که هر نفس مِه گردد
شمارهٔ ۱۱: از آتش شهوت جگرم میسوزد
شمارهٔ ۱۲: خون شد جگرم ز غصّهٔ خویش مرا
شمارهٔ ۱۳: دل را که نه دنیا و نه دین میبینم
شمارهٔ ۱۴: از جان سیرم ازانک تن میخواهد
شمارهٔ ۱۵: گاهم ز سگ نفس مشوش بودن
شمارهٔ ۱۶: این نفس کم انگاشته آید آخر
شمارهٔ ۱۷: چون نفس سگیست بدگمان چتوان کرد
شمارهٔ ۱۸: هر دل که ز سرِّ کار آگاهی داشت
شمارهٔ ۱۹: آنها که مدام از پس این کار شوند
شمارهٔ ۲۰: آنجا که فنای نامداران باید
شمارهٔ ۲۱: ای نفس فرو گرفته سر تا سر تو
شمارهٔ ۲۲: ای در غم نان و جامه و آز و نیاز
شمارهٔ ۲۳: بد چند کنی کار نکو کن بنشین
شمارهٔ ۲۴: هر دل که به نفس ره به آگاهی برد
شمارهٔ ۲۵: از کس چو سخن نمیپذیری آخر
شمارهٔ ۲۶: ای عقلِ تو کرده مبتلای خویشت
شمارهٔ ۲۷: دردا که دلی که در جهان کار نداشت
شمارهٔ ۲۸: مائیم به امر، پای ناآورده
شمارهٔ ۲۹: گاهی به هوس حرف فنا میخوانیم
شمارهٔ ۳۰: مائیم که نه سوخته و نه خامیم
شمارهٔ ۳۱: یک عاشق پاک و یک دل زنده کجاست
شمارهٔ ۳۲: دردا که غرور بود و بسیاری بود
شمارهٔ ۳۳: بیچاره دلم که خویش حُرْ میپنداشت
شمارهٔ ۳۴: مسکین دل من تخم طلب کاشته بود
شمارهٔ ۳۵: گه خلوت بینِ هفت گلشن بودم