سوختی جانم چه میسازی مرا
بر سر افتادم چه میتازی مرا
در رهت افتادهام بر بوی آنک
بوک بر گیری و بنوازی مرا
لیک میترسم که هرگز تا ابد
بر نخیزم گر بیندازی مرا
بندهٔ بیچاره گر میبایدت
آمدم تا چارهای سازی مرا
چون شدم پروانهٔ شمع رخت
همچو شمعی چند بگدازی مرا
گرچه با جان نیست بازی درپذیر
همچو پروانه به جانبازی مرا
تو تمامی من نمیخواهم وجود
وین نمیباید به انبازی مرا
سر چو شمعم بازبر یکبارگی
تا کی از ننگ سرافرازی مرا
دوش وصلت نیم شب در خواب خوش
کرد هم خلوت به دمسازی مرا
تا که بر هم زد وصالت غمزهای
کرد صبح آغاز غمازی مرا
چو ز تو آواز میندهد فرید
تا دهی قرب هم آوازی مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر، به نظری عاشقانه و دلتنگی یک عاشق اشاره دارد که در عشق و جدایی گرفتار شده است. شاعر از سوختن و رنجی که عشق برایش به ارمغان آورده، سخن میگوید و به وضعیت پر درد خود میپردازد. او به شمع تشبیه شده و احساس میکند که همچون پروانهای در دام شمع عشق گرفتار شده است. در ادامه، شاعر از ناامیدی و ترس از عدم برقراری ارتباط با معشوق میگوید و غم جدایی و سرافکندگی را توصیف میکند. در نهایت، او از تنهایی و بیصدایی خود نسبت به معشوق سخن میگوید و آرزو دارد که کمی از عشق او سهمی داشته باشد.
هوش مصنوعی: جانم به آتش عشق تو در آتش میسوزد، اکنون که به زمین افتادهام، چرا همچنان به من جفا میکنی و آزارم میدهی؟
هوش مصنوعی: من در مسیر تو قرار گرفتهام و منتظر بوی تو هستم، زیرا امیدوارم که مرا در آغوش بگیری و نوازش کنی.
هوش مصنوعی: اما میترسم که اگر مرا بیندازی، تا ابد نتوانم دوباره برخیزم.
هوش مصنوعی: من در حالی که در شرایط سخت و ناتوانی قرار دارم، به سراغ تو آمدهام تا برای مشکلاتم راهحلی پیدا کنی.
هوش مصنوعی: وقتی که به عشق تو مانند پروانهای به دور شمع تو چرخیدم، مثل شمعی که میسوزد، چند بار مرا بسوزان.
هوش مصنوعی: هرچند که جانم به آسانی در خطر نمیافتد، اما مانند پروانهای آمادهام تا جان را درراه عشق فدای تو کنم.
هوش مصنوعی: من نمیخواهم که تو تمام وجودم باشی، و این احساس نباید ما را به هم نزدیک کند.
هوش مصنوعی: من مانند شمعی هستم که باید یکبار روشن شود، تا چه زمانی باید به خاطر ابهت و سرافرازیام شرمنده باشم؟
هوش مصنوعی: دیشب در نیمههای شب، در خواب شیرینم، به ملاقاتت آمدم و در تنهاییام با هم لحظهجات دلنشینی را گذراندیم.
هوش مصنوعی: صبح با ناز و غمزهات، شروعی جدید برای غمانگیزی من بود و در پی از هم گسستن ارتباطمان، دل را به درد آوردی.
هوش مصنوعی: وقتی فرید از جانب تو آواز سر میدهد، دل من میخواهد که تو هم به من نزدیکتر شوی و در این راستا همنوازی کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گر ترا گویم چه میسازی مرا
در بلای دیگر اندازی مرا
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.