گرفته سبزه و گل روی صحرا
سقاک اللّه ساقی هات خمراً
ز هجرانت بسوزیم و بسازیم
لعل اللّه یحدث بعد امراً
وفا در عهد حسنت گشته نایاب
احسن العهد للحسناه یدری
ز لعلت جرعهٔ روزی چشیدیم
فاحسوا من دمآء القلب دهراً
دلم بگداخت از سوز فراغت
فاجفانی الدمآیهطلن قطراً
فروغ رخ ز تار موی بنما
ارینی فی بهیم اللیل قجراً
فروزی آتش طلعت بهر بزم
باحشائی لقد سعرت جمراً
به پیش گلشن فردوس رویش
دعوا عنا ریاحینا و زهراً
دهانت سر اسرار الهی است
فقل و اکشف لسرفیک ستراً
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به جای عود خام و مشک سارا
گرفته چوب بید و ریگ صحرا
و گر تنگ آید از مشکوی خضرا
چو خضر آهنگ سازد سوی صحرا
بدو گفتم ز درویشیِ زهرا
مرا جان و جگر شد خون و خارا
تعالوا کلنا ذا الیوم سکری
باقداح تخامرنا و تتری
سقانا ربنا کاسا دهاقا
فشکرا ثم شکرا ثم شکرا
تعالوا ان هذا یوم عید
[...]
چو شد آن گنج پنهان آشکارا
ازو پر شد همه دریا و صحرا
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.