بختیشوع یکی از نصارای بغداد بود. طبیبی حاذق و مشفقی صادق بود و مرتب به خدمت مأمون.
مگر از بنی هاشم از اقرباء مأمون یکی را اسهال افتاد. مأمون را بدان قریب دلبستگی تمام بود.
بختیشوع را بفرستاد تا معالجت او بکند. او بر پای خاست و جان بر میان بست از جهت مأمون، و به انواع معالجت کرد. هیچ سود نداشت و از نوادر معالجت آنچه یاد داشت بکرد، البته فایدت نکرد و کار از دست بشد و از مأمون خجل میبود.
و مأمون به جای آورد که بختیشوع خجل میماند. گفت:
«یا بختیشوع! خجل مباش! تو جهد خویش و بندگی خویش به جای آوردی، مگر خدای عز و جل نمیخواهد. به قضا رضا ده که ما دادیم.»
بختیشوع چون مأمون را مأیوس دید گفت:
«یک معالجت دیگر مانده است، به اقبال امیرالمؤمنین بکنم، اگر چه مخاطره است اما باشد که باری تعالی راست آرد.»
و بیمار هر روز پنجاه شصت بار مینشست. پس مسهل بساخت و به بیمار داد. آن روز که مسهل خورد زیادت شد. دیگر روز باز ایستاد.
اطبا از او سؤال کردند که:
«این چه مخاطره بود که تو کردی؟»
جواب داد که:
«مادت این اسهال از دماغ بود و تا از دماغ فرود نیامدی این اسهال منقطع نگشتی. و من ترسیدم که اگر مسهل دهم نباید که قوت به اسهال وفا نکند. چون دل بر گرفتند گفتم آخر در مسهل امید است و در نا دادن هیچ امید نه، بدادم و توکل بر خدای کردم که او تواناست، و باری تعالی توفیق داد و نیکو شد و قیاس درست آمد، زیرا که در مسهل نا دادن مرگ متوقع بود و در مسهل دادن مرگ و زندگانی هر دو متوقع بود، مسهل دادن اولیتر دیدم.»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: بختیشوع، یک پزشک نصاری در بغداد، به عنوان طبیبی حاذق و مشفق خدمتگذار مأمون، خلیفه عباسی بود. یکی از نزدیکان مأمون به اسهال شدید مبتلا شد و مأمون خواست که بختیشوع او را درمان کند. بختیشوع پس از تلاش بسیار و استفاده از روشهای مختلف درمانی، موفق به معالجه نشد و بسیار نگران و خجل بود. مأمون به او میگوید که نباید خجل شود زیرا او تمام تلاش خود را کرده است.
سرانجام، بختیشوع تصمیم میگیرد یک درمان مخاطرهآمیز دیگر را امتحان کند. او مسهلی میسازد و به بیمار میدهد، در حالیکه میداند اگر این درمان جواب ندهد، عواقب وخیمی دارد. او اعتراف میکند که مشکل بیمار از دماغ بوده و تنها با کاهش این مشکل، میتواند اسهال را درمان کند. این ریسک بالاخره جواب میدهد و بیمار بهبود مییابد. بختیشوع به این نتیجه میرسد که گاهی انجام ریسک درست میتواند بهتر از احتیاط باشد.
هوش مصنوعی: بختیشوع یکی از مسیحیان بغداد بود. او پزشک ماهری بود که از صمیم قلب به بیمارانش کمک میکرد و همواره در خدمت مأمون بود.
هوش مصنوعی: یکی از بستگان مأمون از خاندان هاشم دچار اسهال شد و مأمون به او بسیار علاقهمند بود.
هوش مصنوعی: بختیشوع را فرستادند تا به درمان او بپردازد. او بلند شد و جانش را به خاطر مأمون در خطر انداخت و تلاشهای مختلفی برای درمان انجام داد. اما هیچ نتیجهای نداشت و از نقاط ضعف درمانی که به یاد داشت، استفاده کرد، اما هیچ تأثیری نداشت و وضعیت از کنترل خارج شد و او از دست مأمون شرمنده بود.
هوش مصنوعی: مأمون به این موضوع توجه داشت که بختیشوع در موقعیتی ناخوشایند قرار میگیرد. او گفت:
هوش مصنوعی: ای بختیشوع! ناراحت نباش! تو تلاش و خدمت خود را به خوبی انجام دادی، آیا خداوند عز و جل نمیخواهد چنین باشد؟ پس به قضا و سرنوشت راضی باش، چون ما هم راضی هستیم.
هوش مصنوعی: بختیشوع، زمانی که دید مأمون ناامید شده، به او گفت:
هوش مصنوعی: یک درمان دیگر باقی مانده است و من میخواهم به شانس امیرالمؤمنین تکیه کنم. هرچند که این کار خطرناک است، اما امیدوارم که خداوند به نتیجه مثبت برساند.
هوش مصنوعی: بیمار هر روز بین پنجاه تا شصت بار نشسته بود. بنابراین، دارویی ملین آماده کردند و به بیمار دادند. روزی که بیمار آن دارو را مصرف کرد، وضعیتش بدتر شد و روز بعد دوباره به حالت اولیه برگشت.
هوش مصنوعی: پزشکان از او پرسیدند که شما تا چه تاریخی اطلاعات دارید.
هوش مصنوعی: «این چه خطری بود که تو به جان خریدی؟»
هوش مصنوعی: ماده اصلی این اسهال از بینی بود و تا زمانی که از بینی خارج نشود، این اسهال قطع نمیشود. من نگران شدم که اگر داروی مسهل بدهم، ممکن است تأثیر نداشته باشد. چون دل به این کار داشتم، به این نتیجه رسیدم که امیدوارم مسهل تأثیر بگذارد و در عدم دادن آن هیچ امیدی نیست. به همین دلیل، دارو را دادم و به خدا توکل کردم که او قادر است. در نهایت، خداوند کمک کرد و وضعیت بهبود یافت. در اینجا نتیجهگیری درست بود، زیرا در صورت عدم دادن مسهل احتمال مرگ وجود داشت، اما با دادن مسهل هم احتمال مرگ بود و هم احتمال زندگی، بنابراین دادن مسهل را بهتر دیدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.