گنجور

 
 
 
عطار

زانگه که مرا عشق تودرکار آورد

بی صبری و بی قراریم بار آورد

تسبیح و ردا صلیب و زنّار آورد

جان برد و ازین متاع بسیار آورد

عراقی

بازم غم عشق یار در کار آورد

غم در دل من، بین، که چه گل بار آورد؟

هر سال بهار ما گل آوردی بار

امسال بجای گل همه خار آورد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه