حسام دولت و دین ای خدای داده ترا
جمال احمد و جود علی و نام حسین
نهاد آدم لفظ و تو چون مراد از لفظ
سواد عالم عین و تو چون سواد از عین
عنایت ازلی صورت تو چون بنگاشت
نوشت نسخهٔ روشن ز حاصل کونین
سعادت فلکی طینت تو چون بسرشت
نمود از دل و دست تو مجمعالبحرین
رخ تو آب حیاتست و تشنهتر هر روز
به دیدن تو خداوند صد چو ذوالقرنین
چو ذکر جاه تو کردند آسمان من هو
چو عرض قدر تو دادند اختران من این
ز حسب حال در این قطعه رمزکی بشنو
چنان که بینک رفتست دی پریر، وبین
مرا که طوطی نظمم در این چنین وحلی
چو چوژه پای به گل درنباشد آخر شین
اگرچه بط و همایم کند کرامت تو
بچه به زیور مسحی و زینت رانین
شوم چو هیات کبک دری سراسر زیب
شوم چو پیکر طاوس نر سراسر زین
کنم چو فاخته در گردن از سپاس تو طوق
از آنکه هست درین گردن آفرین تو دین
سرایمت همه جایی به شکر بلبلوار
وگرنه نایبهکش بادم از غرابالبین
بقات باد بخوبی و خرمی چندان
که ابجدش ننهد بار جز به منزل غین
حسود جاه ترا آن الم که در همه عمر
حنین او نکند کم علاجهای حنین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترنج بیدار اندر شده به خواب گران
گل غنوده برانگیخته سر از بالین
هرآن که خاتم مدح تو کرد در انگشت
سر از دریچه زرین برون کند چو نگین
بخار دریا بر اورمزد و فروردین
همی فرو گسلد رشته های درّ ثمین
ز آب پاک دهان پر ستاره دارد ابر
ز باد پاک شکم پر ستاره دارد طین
بمشکرنگ لباس اندرون شدست هوا
[...]
همی کند به گل سرخ بر بنفشه کمین
همی ستاند سنبل ولایت نسرین
بنفشه و گل ونسرین و سنبل اندر باغ
به صلح باید بودن چو دوستان، نه بکین
میان ایشان جنگی بزرگ خواهد خاست
[...]
بشکل غالیه دانیست لاله ، یاقوتین
نشان غالیه اندر میان غالیه دان
بتی بمهر چو لیلی بچهر چون شیرین
بوصل او دل من شاد و عیش من شیرین
مثل زنند بشیرین لبش و لیکن هست
حدیث کردن شیرین او به از شیرین
اگر بچین بنگارند نقش چهره او
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.