خطابی با فلک کردم که از راه جفا کشتی
شهان عالم‌آرای و جوانمردان برمک را
زمام حل و عقد خود نهادی در کف جمعی
که از روی خرد باشد بر ایشان صد شرف سگ را
نهان در گوش هوشم گفت فارغ باش از این معنی
که سبلت برکند ایام هر ده روز یک یک را
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
خطابی با فلک کردم که از راه جفا کشتی
شهان عالم‌آرای و جوانمردان برمک را
زمام حل و عقد خود نهادی در کف جمعی
که از روی خرد باشد بر ایشان صد شرف سگ را
نهان در گوش هوشم گفت فارغ باش از این معنی
که سبلت برکند ایام هر ده روز یک یک را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت به مشکلات و کشمکش‌های زندگی اشاره می‌کند و از سرنوشت و قضا و قدر گله می‌کند. او به فلک (آسمان) خطاب می‌کند و می‌گوید که سلطنت و قدرت را به دست کسانی سپرده که از نظر عقل و خرد ارزش چندانی ندارند. همچنین او به شنیدن حرفی اشاره می‌کند که می‌گوید باید از این مسائل دلخور نباشد، زیرا روزگار ممکن است به ناگاه تغییر کند.
هوش مصنوعی: با آسمان سخن گفتم و از ظلم و بدی‌اش شکایت کردم که چگونه کشتی فرمانروایان و جوانمردان را غرق کرده است.
هوش مصنوعی: تو کنترل امور خود را به افرادی سپردی که از روی عقل و دانش رفتار می‌کنند، و بر آنان برتری سگ را نیز در نظر گرفته‌ای.
هوش مصنوعی: در گوش من گفتند که نگران نباش و از این موضوع غافل شو، زیرا زمان هر ده روز یک بار تغییراتی در زندگی‌ام به وجود می‌آورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.