تیر ستم فلک خدنگست
شهد شره جهان شرنگست
گردون نخورد غمت که شوخست
گیتی نخرد دمت که شنگست
بر کشتی عمر تکیه کم کن
کاین نیل نشیمن نهنگست
در کوی هنر مباش کان کوی
اقطاع قدیم شالهنگست
منصب مطلب که هرکجا هست
هر خرواری همین دو تنگست
با جهل پناه کاندرین باغ
بر بید همیشه بادرنگست
بر گردن اختیار احرار
اکنون نه ردیست پالهنگست
در پنجهٔ موش خانهٔ من
زینست که ناخن پلنگست
تا چهرهٔ آرزو نبینم
بر آینهٔ امید زنگست
بویی نبرم همی ز شادی
باز این چه گلیم و آن چه رنگست
زیر قدمم همیشه گویی
کز زلزله خاک بیدرنگست
با من که زمین به آشتی نیست
زینست که آسمان به جنگست
من روبه و پوستین به گازر
وین گرسنه شرزه تیز چنگست
تا تیره شده است آبم از سر
اشکم به خلاف آن چو زنگست
پنهانگریم ز مردم چشم
زیرا که جهان نام و ننگست
گویند ز سنگ و هنگ دوری
دانی که نه جای سنگ و هنگست
در حنجرم از خروش مستور
صد نغمهٔ زیر نای و چنگست
ای صدر جهان مپرس کز چرخ
در موزهٔ بخت من چه سنگست
با دست شکسته پای جهدم
در جستن ناگزیر لنگست
دریاب مرا و زود دریاب
کین دست شکسته نیک تنگست
در زین مراد باد رخشت
تا رخش سپهر بسته تنگست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان درد و نارضایتی شاعر از وضعیت جهان و زندگی میپردازد. شاعر اشاره میکند که ظلم و ستم بر او حاکم است و خوشیها و آرزوها برایش دور از دسترس هستند. او از ناراحتیهای خود، ناامیدی و تحقیر زندگی سخن میگوید و بر تنهایی و بیفروغی روزهایش تاکید میکند. همچنین، نشانههایی از جنگ و ناآرامی در آسمان و زمین را مطرح میکند و از اینکه در جستجوی خوشبختی و آرامش ناگزیر است، سخن میگوید. در نهایت، او از خدا میطلبد که به او یاری برساند و به شکایاتش پاسخ دهد.
هوش مصنوعی: ستم آسمان مانند تیری است و زندگی در این دنیا مانند شربت تلخی است که ناگزیر باید آن را بچشیم.
هوش مصنوعی: دنیا به خاطر غمت به تو آسیب نمیزند، چرا که سرنوشت با نشاط و شاداب است.
هوش مصنوعی: بر روی کشتی زندگی چندان تکیه نکن، زیرا این دریا محل زندگی نهنگهاست.
هوش مصنوعی: در محله هنر نرو، زیرا آنجا جایی است که آداب و رسوم قدیمی حاکم است.
هوش مصنوعی: مقام و جایگاهی که در هر جا وجود دارد، در حقیقت، فقط به همین دو حالت محدود است.
هوش مصنوعی: در این باغ، با نادانی پناه گرفتهایم، که همواره بیدها به رنگ آبی هستند.
هوش مصنوعی: اکنون بر گردن انسانهای آزاد، نشانهای از بیداری و آگاهی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در خانهٔ من، اگرچه موش زندگی میکند، اما به اندازهای قوی و خطرناک است که میتواند به ناخن پلنگ تشبیه شود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که چهرهٔ آرزو را در آینهٔ امید نبینم، احساس یأس و ناامیدی در دلم حاکم است.
هوش مصنوعی: اگر بوی شادی و سرور را احساس نکنم، دیگر این فرش چه فایدهای دارد و این رنگها چه اهمیتی دارند؟
هوش مصنوعی: زیر پاهایم همیشه احساس میکنم که زمین به شدت لرزیده و بیدرازا به سمت جلو میرود.
هوش مصنوعی: من کسی را دارم که با زمین در صلح نیست، زیرا آسمان هم در حال جنگ است.
هوش مصنوعی: من در دنیای پر از چالشها و تنشها قرار دارم، جایی که مثل یک روباه چابک و زیرک، با مهارتهایم بر دشواریها غلبه میکنم و برای بقا میجنگم.
هوش مصنوعی: اشکم به خاطر غم و اندوه، باعث تیرگی و کدری آب شده است، بر خلاف اینکه معمولاً آب باید زلال و شفاف باشد.
هوش مصنوعی: من از چشم مردم پنهان میشوم، زیرا که این دنیا پر از نام و ننگ است.
هوش مصنوعی: میگویند دوری از سنگ و تیرک، نشانهی آن است که جای آنها اینجا نیست.
هوش مصنوعی: در صدای من آرامش و زیبایی نهفته است که نمادها و نغمههای مختلفی را از سازهای نای و چنگ به همراه دارد.
هوش مصنوعی: ای بهترین موجود در جهان، نپرس که در چرخ فلک یا سرنوشت من چه مشکلات و سختیهایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه دست من شکسته است، اما پاهایم به تلاش ادامه میدهند و ناچار از این تلاش، لنگلنگان پیش میروم.
هوش مصنوعی: به من کمک کن و هرچه زودتر این کار را انجام بده، زیرا این دست شکسته بسیار به من فشار میآورد.
هوش مصنوعی: در این جمله به زیبایی و تأثیرگذاری چهره کسی اشاره شده است، به طوری که جذابیت آن چهره به قدری است که میتواند بر آسمان تاثیر بگذارد. این بیان نشاندهندهی اهمیت و ارزش زیبایی در زندگی است و به نوعی بیانگر این است که جمال فردی میتواند جهانی را تحت تأثیر قرار دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.