لعل جانبخشش که آرام دل شیدا ازوست
راحت جان است ما را بلکه جان ما ازوست
از گلستان جهان هرگز مبادا کم چو سرو
آن گل جنت که حسن گلشن دنیا ازوست
من ز رنگ آمیزی مشاطه او سوختم
کاین دورنگی بامنش آن نوگل زیبا ازوست
چشم مست او که بینی گوشه گیر از هر طرف
در جهان هرجا که گردد فتنه یی پیدا ازوست
زاهد از غوغای ما مشکن سبومی را چه جرم
گر توانی منع او کن کاین همه غوغا ازوست
لیلی و شیرین خریداران آن یوسف رخ اند
در سر مجنون و شان هم مایه سودا ازوست
وصف آن گل گوی اهلی کز نسیم روح بخش
عندلیب گلشن روحانیان گویا ازوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.