شب وعده داد مست و بره دیده دوختم
دل ساختم کباب و نیامد بسوختم
عیبم مکن ز سجده آن روی آتشین
کز وی چراغ دولت و دین برفروختم
دیوانه گشتم از ستم این پریوشان
از بسکه چاک خرقه به صد پاره دوختم
بختم فشرد پا بدرت کوری رقیب
میخی عجب بدیده دشمن سپوختم
اهلی ز کشت دهر چو عنقابری نخورد
من مرغ زیرکم که بیک جو فروختم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.