گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

شب وعده داد مست و بره دیده دوختم

دل ساختم کباب و نیامد بسوختم

عیبم مکن ز سجده آن روی آتشین

کز وی چراغ دولت و دین برفروختم

دیوانه گشتم از ستم این پریوشان

از بسکه چاک خرقه به صد پاره دوختم

بختم فشرد پا بدرت کوری رقیب

میخی عجب بدیده دشمن سپوختم

اهلی ز کشت دهر چو عنقابری نخورد

من مرغ زیرکم که بیک جو فروختم