سایه صفت ز ماه خود میل وصال میکنم
سایه کجا و مه کجا فکر محال میکنم
گر تو بکشتنم خوشی زندگیم حرام باد
تیغ بکش که خون خود بر تو حلال میکنم
خواه که سوزیم ز غم خواه که خون کنی دلم
شکر غمت بخوشدلی در همه حال میکنم
بردرو بام آن پری بر مزن ایفروشته پر
ور نه ببرق غیرتت بی پر و بال میکنم
عیب من رمیده دل از صفت پری مکن
ماه نهان خویش را وصف جمال میکنم
جان ملول من کجا اهلی ازو رسد بوصل
با دل خود حکایتی دفع ملال میکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بس که همیشه در غمت فکر محال میکنم
هجر تو را ز بیخودی وصل خیال میکنم
شب که ملول میشوم بر دل ریش تا سحر
صورت یار میکشم دفع ملال میکنم
او ز کمال دلبری زیب جمال میدهد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.