گنجور

 
ادیب الممالک

یکی بنگر این نامه نامور

به هر بیت از آن درج درجی گهر

که فردوسی طوسی استاد فن

به نظمش بیاراست روی سخن

نهشته کسی یادگاری کزین

به از این ز شاهان ایران زمین

زهی این نکو نامه پارسی

که گر خود بخوانیش صد بارسی

بهر ره ببینیش به از نخست

نیابی درو هیچ یک بیست سست

نهد چون ببزم اندرون پای خویش

به خلد برین بنگری جای خویش

دگر ره چو در رزم پیچد عنان

جهان را کند پر ز گرز و سنان

به نخجیر گه چون سمند افکند

دد و دام را در کمند افکند

بدریا دمان چون دلاور نهنگ

به کهسار در همچو غژمان پلنگ

حکیمانه جوید چو راه سخن

روان حکیمان در آید بتن

تو گوئی که بوذرجمهر دگر

به گفتن بر آورده از خاک سر

 
sunny dark_mode