ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱۳ دارم گله از درد نه چندان چندان با گریه توان گفت نه خندان خندان دُرّ و گهرم جمله به تاراج برفت آن دُرّ و گهر چه بود دندان دندان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر از درد و اندوه خود شکایت دارد و نمیتواند با شادی صحبت کند. همه چیز او (در و گهر) به تاراج رفته و او به این وضعیت تلخ که به دندانهایش تشبیه شده، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: من از دردهایی که زیاد هم نیستند، ناله میکنم، اما نمیتوانم با گریه بگویم و نه میتوانم با خوشحالی حرف بزنم.
هوش مصنوعی: تمام جواهرات و ارزشهای من به غارت رفته است و حالا باید بگویم که آن جواهرات چه ارزشی دارند وقتی که در دندانهای درندهای گرفتار شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.