گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 
پرسش‌های پرتکرار
ابوسعید ابوالخیر

شیرین دهنی که از لبش جان میریخت

کفرش ز سر زلف پریشان میریخت

گر شیخ به کفر زلف او ره می‌برد

خاک ره او بر سر ایمان می‌ریخت

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابوسعید ابوالخیر
شیخ بهایی

شیرین سخنی که از لبش جان می‌ریخت

کفرش ز سر زلف پریشان می‌ریخت

گر شیخ به کفر زلف او پی بردی

خاک سیهی بر سر ایمان می‌ریخت

صغیر اصفهانی

میآمد و شهد از لب خندان میریخت

میرفت و بدل تیر ز مژگان میریخت

از حسرت موی و روی خود خونجگر

از دیدهٔ کافر و مسلمان میریخت

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صغیر اصفهانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه