گنجور

 
خواجه عبدالله انصاری

از حیره نشابور بوده و با باحفص صحبت کرده بود، او را پنجاه و اند حج آرند همه محرم، از نشاپور رفته بود و در زیر هر میل دو رکعت نماز می‌کردی. ویرا گفتند این رکعت چیست؟ «گفت» لیشهدوا منافع لهم، این منافع من انداز حج من بدو.

شیخ الاسلام گفت: که از قرب اللّه بخود اندیشیدن حیرت است وبنه اندیشیدن جنایت است. سیروانی٭ گوید. از عارف نشان نیست، «هر نشان که از عارف دهند بهتانست، لم یزل بشنیدی نشان» عارف آنست، نشان آمد آب و گل اسیرانست او از آمد روز و شب دران پنهانست و سلم.