گنجور

 
خواجه عبدالله انصاری

از میدان کرامت میدان حقیقت زاید. قوله تعالی: «و علمناه من لدنا علما». اصول حقایق سه است با آنکه شرایع همه حقایقست و هر چه حقست همه حقیقتست. از آن سه حقیقت یکی آنست که اللّه تعالی بدان عالمست و بدان واقف و یکتا و بس، علم خدای بپا و سر هر کار و نهاد هر کار علم آن ویراست، و اسرار وی در احکتم وی، و تأویل پوشیده‌های وی بر خلق وی. ودیگر حقیقت آنست که در خضر آموخت صلوات اللّه علیه، پوشیده بر موسی، و خضر بدان دانا؛ و از آن سه چیز در تنزیل پیدا کرد: شکستن کشتی، و کشتن غلام، و راست کردن دیوار. سیم حقیقت آنست که حکیمان بدان بینااند، و عارفان بدان دانا، و مبتصران از آن آگاه؛ و آن هزار جزوست بهزاد درجه بر سه ترتیب. اول الهام، و دیگر فراست، سیم ابصار. «فاذا هم مبصرون». ابصار دیدن چیزیست چنانکه آنست بنزدک اللّه و بدیده‌ور کردن اللّه آن چیز رهی را آنچه خواهد چندانکه خواهد آنرا که خواهد.