میمون و مبارک است شاها
عزمت که جهان ازوست پر جوش
ای چتر تو را گرفته هر دم
از بهر شرف هوا در آغوش
در موج سپاه ذره فوجت
خورشید سزد به جای چاووش
بیداری دولتت فکنده
در دیده فتنه خواب خرگوش
چون جبهت فرخ تو دیده
مه را بشکسته طرف شب یوش
در مدح تو نفس ناطقه کیست؟
گنگی به زبان عجز خاموش
از بهر مدد به روز رزمت
هر شب شده آسمان زره پوش
اقبال نهاده بر فلک زین
خور غاشیه ات نهاده بر دوش
با دعوی بندگیت گردون
کرده ز هلال حلقه در گوش
مسعود کمینه بنده توست
چون داد به دولتت همه هوش
در مجلس ملک تو ازین پس
بس جام امید گو کند نوش
دیر است که بر امید فردا
بگذاشته ام من امشب و دوش
یادش نکند سعادت ار زانک
بر خاطر شه شود فراموش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است در مدح یک پادشاه که به ویژگیها و عظمت او اشاره دارد. شاعر از قدرت و شرافت پادشاه سخن میگوید و او را همچون چتری میداند که مردم را در زیر سایهاش محافظت میکند. همچنین، شاعر به بیداری و خوشبختی دولت پادشاه اشاره کرده و او را در نقش خورشید توصیف میکند که بر فراز سپاهش میدرخشد. در ادامه، شاعر به بندگی و ارادت خود نسبت به پادشاه میبالد و به امید آیندهای روشن اشاره میکند. او از شبها و روزها سخن میگوید و در نهایت بر اهمیت یادآوری سعادت در زندگی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به خوبی نشاندهندهی قدرت و عظمت شاه است و تأکید میکند که جهان به واسطهی وجود او پر از انرژی و فعالیت است. در واقع، وجود شاه باعث رونق و حیات در دنیا میشود.
هوش مصنوعی: تو مانند چتری هستی که به خاطر عزت و احترام، هر لحظه من را در آغوش خود نگه میدارد.
هوش مصنوعی: در میان امواجی که در سپاه ستارهها به راه افتاده، وجودت مثل خورشید است و شایسته است که به جای قافلهسالاری، درخشان باشی.
هوش مصنوعی: بیداری و شکوه تو باعث شده که در چشمها، خواب و آرامش مانند خواب خرگوش، به حالت زوال برود.
هوش مصنوعی: زمانی که پیشانی خجسته تو، چهره ماه را در شب تاریک شکافته است.
هوش مصنوعی: در وصف تو، چه کسی میتواند به سخن بیاید؟ همچون کسی که در واقع از بیان ناتوان است و قدرت گفتن ندارد.
هوش مصنوعی: به خاطر یاری رساندن در روز نبرد، هر شب آسمان مانند زرهای مستحکم و محافظ به شکل پوشش در میآید.
هوش مصنوعی: اقبال به آسمان پرچمداری کرده و این پیروزی را مانند بار سنگینی بر دوش خود احساس میکند.
هوش مصنوعی: با ادعای بندگیات، آسمان در گوش تو حلقهای از هلال ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: مسعود کمینه، غلام توست، زیرا تمام هوش و حواس خود را به خاطر قدرت و مقام تو صرف کرده است.
هوش مصنوعی: در مجلس تو از این به بعد جام امید را پر کن و بخور.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که من دیگر به فردا امید ندارم و این احساس را از شب گذشته تا امشب با خود دارم.
هوش مصنوعی: اگر فردی به خوشبختی برسد، اما فراموش کند که آن را از کجا به دست آورده، این خوشبختی ارزش چندانی ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن زلف نگر بر آن بر و دوش
وان خط سیه بر آن بناگوش
هر دو شده پیش ماه و خورشید
مانندهٔ حاجبان سیهپوش
بیگرمی و بیفروغ آتش
[...]
در عشق تو ای نگار خاموش
بفزود مرا غمان و شد هوش
من عشق ترا به جان خریدم
تو مهر مرا به یاوه مفروش
هرگز نشود غمت ز یادم
[...]
آن خط دمیده بر بناگوش
ماه است ز شب شده زره پوش
درد دل عاشقان بی صبر
رنج تن بی دلان مدهوش
ای روز به روز فتنه باتو
[...]
کیوان علم سیاه بر دوش
در بندگی تو حلقه در گوش
ترسا بچهٔ شکر لبم دوش
صد حلقهٔ زلف در بناگوش
صد پیر قوی به حلقه میداشت
زان حلقهٔ زلف حلقه در گوش
آمد بر ِمن شراب در دست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.