گنجور

 
سوزنی سمرقندی

سران ملک سمرقند را چو تن را جان

جمال داده سپه پهلوان ترکستان

حسام دین که بهیجا حسام قاطع او

کند دو نیمه عدو را ز فرق تا بمیان

چنان دو نیمه کند خصم را که نیم از نیم

بذره ای نپذیرد زیاده و نقصان

چو بر براق سبک سیر او بگاه بزد

عنان سبک شود اندر تک و رکاب گران

شود سنانش چون بابزن ز آتش حرب

بجای مرغ مبارز در او شده گردان

بشست و قبضه او بر کمان و تیر فلک

شوند فتنه چو گیرد بدست تیر و کمان

کجا دو تیر گشاید گه نشانه زدن

بود بحکم ز سوفار این نشانه آن

برزمگه ز صریر کمان کشیدن او

بگوش خصم رسد کل من علیها فان

اگر برستم دستان ورا قیاس کنم

قیاس راست نیاید برستم دستان

از آنکه رستم دستان بدست مردم کرد

گهی مبارزت و گه بحیلت و دستان

همه مبارزت او بدست مردی اوست

چنان شناس مرانرا ورا چنین میدان

بهیبت از در جنیانج تا بچین نگرد

شود ز زلزله از تنگ مانوی ویران

بپشت آینه چین بر آرزوی مثل

نهاد و هیئت جنبان چون کنند نشان

بروی آینه بر شاه چین نگه نکند

ز پشت آینه ناخواسته پناه و امان

انار پناه همه خلق زیر رایت تو

ز شیر رایت تو شیر آسمان بفسفان

ز شرم رای تو در وقت نیمروز شود

چو سایه از پس دیوار آفتاب نهان

بنور رای خود اربنگری توانی دید

همه نهان جهانرا به پیش دیده عیان

مهابت تو بیک دم جهان خراب کند

مواهب تو خراب جهان کند عمران

جهان اگر نرود بر مراد تو یکدم

بقهر نام جهانی بیفکنی ز جهان

نهاد قلعه جیتانج تو بعقل تو است

چنانکه شهر مداین بعدل نوشروان

در آن دیار و . . . ز بس سیاست تو

پناه گرگ بود زیر پوستین شبان

بروز بزم ز کف تو زر چنان بارد

که از شجر ورق زرنشان ز باد خزان

همیشه بزم تو بادا چو بوستان ببهار

پر از گل طرب و بلبل مدایح خوان

مراد تو ز جهان چیست آن محصل باد

هرآنچه داری کام و هوا مباد جز آن

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عنصری

توانگری و بزرگی و کام دل بجهان

نکرد حاصل کس جز بخدمت سلطان

یمین دولت کایام ازو شود میمون

امین ملت کایمان ازو شود تابان

همه عنایت یزدان بجمله بهرۀ اوست

[...]

مشاهدهٔ ۷ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
فرخی سیستانی

بزرگی و شرف و قدر و جاه و بخت جوان

نیابد ایچکسی جز بمدحت سلطان

یمین دولت ابوالقاسم آفتاب ملکوک

امین ملت محمود پادشاه جهان

خدایگانی کاندر جهان بدین و بداد

[...]

مشاهدهٔ ۸ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ازرقی هروی

بهار تازه ز سر تازه کرد لاله ستان

برنگ لاله می از یار لاله روی ستان

جهان جوان شد و ما همچنو جوانانیم

می جوان بجوان ده درین بهار جوان

بشادکامی امروز داد خویش بده

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از ازرقی هروی
قطران تبریزی

اگر نجست زمانه بلای خلق جهان

چرا ز خلق جهان روی او بکرد نهان

اگر نخواست دلم زار و مستمند چنین

چرا نگاشت رخش خوب و دلفریب چنان

اگر نگشت دل من تنور آتش عشق

[...]

مشاهدهٔ ۷ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
مسعود سعد سلمان

شب دراز و ره دور و غربت و احزان

چگونه ماند تن یا چگونه ماند جان

بسان مردم بی هوش گشته زار و نزار

دلم ز درد غریبی تن از غم بهتان

مرا دو دیده به سیر ستارگان مانده

[...]

مشاهدهٔ ۱۲ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه