گنجور

ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۵۶

 

چون برفَراخت خسرو سیارگان علم

در خاک پست کرد سراپرده ظُلَم

صبح دوم گرفت جهان گو چرا گرفت؟

اندر هوای شاه نزَد جز به صدق دم

یک یک ز بیم خنجر خورشید اختران

[...]

ظهیر فاریابی
 

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - فی نعت سیدالمرسلین و خاتم‌النبیین محمدالمصطفی (ص)

 

ای از فراز سدره برافراشته علم

وی صورت شفای تو درسورة الم

پروازِ مرغ همت تو در فضای قرب

خلوت سرای فکرت تو عالم قدم

پیکان تیر از کف تو منبع زلال

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

عراقی » لمعات » بسم الله الرحمن الرحیم

 

گفتا به صورت ار چه ز اولاد آدمم

از روی مرتبت به همه حال برترم

عراقی
 

عراقی » لمعات » بسم الله الرحمن الرحیم

 

ارواح قدس چیست؟ نمودار معنیم

اشباح انس چیست؟ نگهدار پیکرم

عراقی
 

عراقی » لمعات » بسم الله الرحمن الرحیم

 

بحر محیط رشحه‌ای از فیض فایضم

نور بسیط لمعه‌ای از نور ازهرم

عراقی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰۴

 

اشکم دهل شده‌ست از این جام دم به دم

می زن دهل به شکر دلا لم و لم و لم

هین طبل شکر زن که می طبل یافتی

گه زیر می زن ای دل و گه بم و بم و بم

از بهر من بخر دهلی از دهلزنان

[...]

مولانا
 

سعدی » گلستان » دیباچه

 

مجلس تمام گشت و به آخِر رسید عمر

ما همچنان در اوّل وصف تو مانده‌ایم

گِلی خوشبوی در حمام روزی

رسید از دست محبوبی به دستم

سعدی
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۶

 

گر درد سر نباشدت، ای باد صبحدم

روزی به دستگیری ما رنجه کن قدم

پیش آی و تازه کن به سر آهنگ آن سرا

بر خیز و بسته کن به دل احرام آن حرم

او را یکی ببین و چو بینی « و ان یکاد»

[...]

اوحدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١٣ - ایضاً عرض اخلاص و مدح امیر ابونصر بن علی

 

ای پیک پی خجسته نسیم سپیده دم

وی چون مسیح و خضر مبارک دم و قدم

از راه لطف عرضه کن اخلاص بنده وار

جائی که همچو کعبه منیع است و محترم

یعنی جناب آنکه فلک بهر بندگی

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۵

 

صبح از سر صفا بجهان در دمید دم

عیش صبوح گر نکنی وای ازین ندم

ساقی در آب بسته فکن آتش مذاب

وز صحن دل بباد فنا ده غبار غم

بر دست گیر ساغر و انگار روزگار

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶٠۴

 

روزی گذر فتاد مرا از قضای چرخ

برمنزلی که بار بوددر او یار همدمم

یاد آمدم ز عهد و وفای قدیم او

جائیکه او نهاد بصدق و صفا قدم

باریدم آب دیده و گفتم بسوز دل

[...]

ابن یمین
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۸

 

وقتست کز ورای سراپرده ی عدم

سلطان گل بساحت بستان زند علم

دریا فکنده ذیل بغلتاق فستقی

هر دم عروس غنچه برون آید از حرم

از کلک نقشبند قضا در تحیرم

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - مخمس

 

می ده که بر کشید خور خاوری علم

در گردش آر خون سیاوش ز جام جم

بشنو نوای مرغ بر آهنگ زیر و بم

تا مشکبو شود نفس باد صبحدم

خواجوی کرمانی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۲۵

 

صاحب قران مملکت ای آصفی که هست

صدر تو قبله عرب و کعبه عجم

بر رای روشنت همگی کار ملک راست

آن روز شد که پشت فلک را نبود خم

برگرد خوان همت سلطان رای توست

[...]

سلمان ساوجی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰

 

جان به لب رسیده ما را به بوسه‌ای

دریاب کز دهان تو در معرض فناست

کمال خجندی
 

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲

 

بُشری اِذِ السَّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم

لِلّهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم

آن خوش خبر کجاست؟ که این فتح مژده داد

تا جان فِشانَمَش چو زر و سیم در قَدَم

از بازگشتِ شاه در این طُرفِه منزل است

[...]

حافظ
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۳

 

خوش وقت من، که آینه کردار روشنم

مرآت راست گویم و شانه نمی زنم

آیینه چون نمود مرا آن چنان که هست

آیین نه این بود که من آیینه بشکنم

در فهم رمز قصه مستان ذوالجلال

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۴

 

سلطان دلنواز چو باز آمد از کرم

وقت سرود ماست، گهی زیر و گاه بم

گر عید عیش نیست پس این زینت از کجاست؟

صحرا و کوهسار علم در پی علم

بلبل به باغ و راغ همین می کند نوا:

[...]

قاسم انوار
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » مسمط

 

سلطان ملک فقر و شهنشاه محتشم

حاضر جواب درس سلونی شه امم

روشن ز عکس خاطرش آیینهٔ قدم

لطفش دوای درد اسیران مستهم

خیالی بخارایی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۰

 

من بنده حقیر و تو سلطان محتشم

گر در غم تو زار بمیرم تو را چه غم

رنجور گشته ام ز تمنای مقدمت

بهر خدا به پرسش من رنجه کن قدم

بر جانم از تو هر چه رسد جای منت است

[...]

جامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۹
sunny dark_mode