چون برفَراخت خسرو سیارگان علم
در خاک پست کرد سراپرده ظُلَم
صبح دوم گرفت جهان گو چرا گرفت؟
اندر هوای شاه نزَد جز به صدق دم
یک یک ز بیم خنجر خورشید اختران
همچون مخالفان شهنشه شدند کم
بر روی آسمان اثر تیرگی نماند
اِلا زگرد موکب فرماندهِ عجم
دارای عهد نصرت دین کز علو قدر
شاید که بر معارج گردون نهد قدم
سلطان نشان اتابک اعظم که عدل او
دارد حریم مملکت از امن چون حرم
بوبکربن محمد کز فر طلعتش
زینت گرفت افسر کرسی و تخت جم
دریا به دستگاه فراخش زند مثل
گردون به آستان بلندش خورد قسم
ای ماه و مهر از قبل طاعت آمده
در حلقه حواشی و در زمره خدم
ذات مطهر تو سپهری ست از علو
طبع مبارک تو جهانی ست از کرم
وقتی که دیگران به حشم التجا کنند
گرد تو از معونت یزدان بود حشم
آن را که زیر دامن توفیق پرورند
از گرم و سرد چرخ بدوکی رسد الم؟
گردون به موج خون در صد بار غوطه خورد
هرگز زمین ملک تو در خود نچیدنم
صد ره فلک به خاک فرو رفت و کس ندید
بر دامن مراد تو هرگز غبار غم
تا کرده دست تو محکم بنای ملک
هر لحظه با عنان تو فتحی شده ست ضم
برتو بدل چگونه گزیند جهان؟!که هست
عهد تو همچو موسم اقبال مغتنم
روی فلک سیه شود آنگاه رای تو
بر چهره زمانه ز عصیان کشد رقم
هرکس که چون قلم نرود پیش تو به سر
تقدیر بر جریده عمرش کند قلم
پهلو تهی کند فلک از تیغ تو ولیک
از دشمنان دولت تو پر کند شکم
خصم تو را زمانه به تعجیل می برد
از عرصه وجود سوی حیّز عدم
از حضرت تو تیره شود ساحت فلک
در مجلس تو رشک برد روضه ارم
شاها زمانه بیخ ستم را به آب داد
زان تیغ آب رنگ ببر بیخ آن ستم
بیم است کز تغابن این چرخ نیلگون
خون فسرده جوش زند در رگ بقم
زین پس مکن برانجم و افلاک اعتماد
کانجم شدند خاین و افلاک متهم
شمشیر تیز داری و باروی کامکار
گرد از فلک برآور و از و روزگار هم
تا چرخ قد خمیده نگردد تمام راست
در قامت مراد تو هرگز مباد خم
چون گل همیشه بادی خندان و سرخ روی
خصم تو چون بنفشه سر افکنده و دژم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تمجید و توصیف ویژگیهای پادشاهی بزرگ به نام خسرو میپردازد. شاعر از عدالت و قدرت او صحبت میکند و اینگونه القا میکند که سلطنت او به مانند یک پناهگاه امن برای مردم است. همچنین به فضایل و نیکیهای او اشاره شده و بر این نکته تأکید دارد که دوران ایشان مملو از پیروزی است و دشمنان او همواره در ترس و عذاب به سر میبرند. شعر به جلوههای طبیعی و آسمانی نیز اشاره دارد و ارتباط آنها را با شخصیت پادشاه تحسین میکند. در نهایت، شاعر هشدار میدهد که نباید به آسمان و دنیای خارج از سلطنت خود امید بست، زیرا آنها بیاعتماد و خیانتکار هستند.
هوش مصنوعی: زمانی که خسرو در آسمان به اوج خود رسید، ستارهها را در زمین محو کرد و سایه ظلم را بر سر مردم گسترد.
هوش مصنوعی: صبح دوم جهان را در بر گرفت و این پرسش به وجود آمد که چرا چنین شد؟ در هوای پادشاه، جز راستگویی و صداقت جایی نیست.
هوش مصنوعی: به خاطر ترس از تیرگی خورشید، ستارهها مانند مخالفان پادشاه شدند و کاهش یافتند.
هوش مصنوعی: در آسمان هیچ نشانهای از تاریکی باقی نمانده است به جز ردّی که از گرد و غبار کاروان فرماندهٔ بیگانگان به جا مانده است.
هوش مصنوعی: کسی که به پیروزی دین دارای پیمان است، از مقام و جایگاه بالایی برخوردار است و ممکن است که قدمی بر بهترین جایگاهها در آسمان بگذارد.
هوش مصنوعی: سلطان که نماینده بزرگترین مقام مملکت است، با عدل و انصاف خود، امنیت کشور را چون حرم امن میسازد.
هوش مصنوعی: بوبکر بن محمد با چهره درخشانش، تاج سلطنت و تخت جمشید را با زیبایی خود زینت داده است.
هوش مصنوعی: دریا به سطح خود مانند گردون به آستانهی بلندی میخورد و این نشاندهندهی احترام و عظمت آن است.
هوش مصنوعی: ای ماه و خورشید، شما از قبل در دام اطاعت قرار گرفتهاید و در شمار خدمتگزاران هستید.
هوش مصنوعی: روح پاک تو مانند آسمانی است که به خاطر بلندی و نیکی طبع تو، جهانی پر از سخاوت و مهربانی به وجود آورده است.
هوش مصنوعی: زمانی که دیگران به لشکر و یاران خود تکیه میکنند، این نشاندهنده یاری و حمایت الهی از توست که باعث میشود همراهان و یاوران تو در اطرافت باشند.
هوش مصنوعی: هر کسی که تحت حمایت توفیق و خوشبختی باشد و تربیت شود، دچار سختیها و ناملایمات زندگی نمیشود و هیچ آسیبی به او نمیرسد.
هوش مصنوعی: جهان با درد و رنج بسیار، بارها در تلاطم و تحولات قرار گرفت، اما هرگز نتوانست زمین خود را در آغوش بگیرد و از تو بگذرد.
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی بیان شده که با وجود ناملایمات و مشکلات بسیار که در زندگی پیش میآید، کسی نمیتواند بر آرزوی تو آسیبی بزند یا غم و اندوهی بر آن بیفزاید. آرزوهای تو همیشه از هر نوع غم و ناخوشی پاک و بینقص باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: دست تو به قدرتمندی، پایههای حکومت را مستحکم کرده و هر لحظه با کنترل تو پیروزیهای جدیدی به دست آمده است.
هوش مصنوعی: دنیا چگونه میتواند به کسی جز تو روی آورد؟ زیرا وفای به عهد تو به اندازه فرصتهای خوشبختی ارزشمند است.
هوش مصنوعی: هنگامی که آسمان به حالت تاریکی درآید، نظر و تصمیم تو بر چهره دنیا به شعلههای عصیان نقش خواهد بست.
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند قلم به سمت تو نرود، سرنوشتش در صفحه زندگیاش نوشته میشود.
هوش مصنوعی: فلک به خاطر تیغ تو تهی و خالی میشود، اما از دشمنان تو پر میشود و به آنها قوت میدهد.
هوش مصنوعی: دشمن تو، یعنی زمانه، به سرعت تو را از دنیای وجود به سوی نیستی میبرد.
هوش مصنوعی: از وجود مقدس تو آسمان تیره و کدر میشود و در محفل تو باغ عدن به خود میبالد.
هوش مصنوعی: ای پادشاه زمان، ریشهی ظلم را با آب شست و با شمشیر آبی رنگ ریشهی آن ستم را قطع کرد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر نگرانی خود را از روزگار و تحولات آن بیان میکند. او میترسد که چرخ روزگار که به رنگ نیلگون توصیف شده، باعث ناملایمات و مشکلاتی شود که بر زندگی انسانها تأثیر بگذارد و احساسات و زندگیهای آنها را تحت تأثیر قرار دهد. به طور کلی، این جمله نگرانی از عواقب منفی زمانه و تغییرات آن را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: از این به بعد به چیزهایی که در آسمان و زمین هستند، اعتماد نکن، زیرا آنها به من خیانت کردند و آسمان هم مورد اتهام قرار دارد.
هوش مصنوعی: تو شمشیر نیشدار و برندهای در دست داری، و از نیروی آسمان و زمان بهرهمند شدهای.
هوش مصنوعی: تا زمانی که چرخ زمان کج و معوج نشود، هرگز نباید آرزوی تو دچار انحراف و خمیدگی شود.
هوش مصنوعی: تو همچون گلی هستی که همیشه در حال خندیدن و سرخ رویی، اما دشمن تو مانند گل بنفشهای است که سرش را پایین انداخته و غمگین به نظر میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عید عرب گشادبه فرخندگی علم
فرخنده باد عید عرب بر شه عجم
سلطان یمین دولت و پیرایه ملوک
محمود امین ملت و آرایش امم
شاهی که تیره کرد جهان بر عدو به تیغ
[...]
ای دل چو هست حاصل کار جهان عدم
بر دل منه ز بهر جهان هیچ بار غم
افکنده همچو سفره مباش از برای نان
همچون تنور گرم مشو از پی شکم
تو مست خواب غفلتی و از برای تو
[...]
شاهان پیش را که نکردند جز ستم
شاه زمانه کرد به تیغ و به خشت کم
هست او بلی خلیفه یزدان دادگر
پس کی رضا دهد که رود بر جهان ستم
گویند خسروان زمانه به هر زمان
[...]
از مشک اگر ندیدی بر پرنیان علم
وز قیر اگر ندیدی بر ارغوان رقم
بر پرنیان ز مشک علم دارد آن نگار
بر ارغوان ز قیر رقم دارد آن صنم
زلف سیاه بر رخ او هست سایبان
[...]
ای پیش تو سپهر میان بسته چون قلم
مردم و مردمیت بعالم شده علم
شکلی چو دولت تو بخوبی نیامده
در ساحت وجود ز کاشانهٔ عدم
گه فخر منتسب و آداب مکتسب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.