بُشری اِذِ السَّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم
لِلّهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم
آن خوش خبر کجاست؟ که این فتح، مژده داد
تا جان فِشانَمَش چو زر و سیم در قَدَم
از بازگشتِ شاه در این طُرفِه منزل است
آهنگِ خصم او به سراپردهٔ عَدَم
پیمان شکن هرآینه گَردَد شکسته حال
انَّ العُهودَ عِندَ مَلیکِ النُّهی ذِمَم
میجست از سحابِ اَمل رحمتی ولی
جز دیدهاش مُعاینه بیرون نداد نَم
در نیلِ غم فُتاد؛ سپهرش به طنز گفت
الآنَ قَد نَدِمتَ و ما یَنفَعُ النَّدَم؟
ساقی چو یارِ مَه رخ و از اهلِ راز بود
حافظ بخورد باده و شیخ و فقیه هم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در وصف شادی و پیروزی است که با بازگشت یک شاه و فتحی بزرگ رخ داده است. شاعر حال خوشی را که از این وقایع حس کرده، به تصویر میکشد و از احساسات عمیق خود نسبت به آنها میگوید. او به دین خویش افتخار کرده و از وعدههای خدا سخن میگوید که همواره محقق میشوند. همچنین، شاعر به جاهطلبی و عواقب پیمانشکنی اشاره میکند و از غم و حسرتی که در بیوفایی سرنوشت وجود دارد، میگوید. در نهایت، اشاره به نوشیدن شراب و محافل خوشگذرانانه نیز به فضای افراطی و لذتجوابی سروده افزوده میشود.
مژده باد (و بسی شکر) که سلامتی به شخص صاحب سلامت باز آمد _ ستایش و سپاس خدایی را سزاست که اقرار میکنیم به نهایت نعمتهای بیکرانش
هوش مصنوعی: آن خوشخبر کجاست که پیروزی را به من خبر داد؟ من آمادهام جانم را در راهش فدای او کنم، چون زر و سیم در پای او میریزم.
از (مبارکی) قدم شاه است که تا به این منزل قدم گذاشت ؛ دشمن او به سمت نابود شدن و شکست خوردن میرود .
پیمانشکن بیگمان هر لحظه ، شکستهحال و خوار میگردد، چرا که وفای به عهد و پیمان نزد خداوندِ صاحب اختیار ، (مسئولیتی مقدس و) واجب است... اشاره به آیهٔ «وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا» (سوره اسراء، آیه ۳۴)
از ابر رحمتِ حق ، امیدی طلب میکرد(که مثل بارانِ رحمت ببارد) ولی _ چیزی که نصیبش شد این بود که چشمهای خودش پر اشک شد(دعا کننده مورد رحمت قرار گرفت ولی خودش از این موضوع بیخبر بود)
وقتی در رودخانهٔ غم افتاد ، آسمان با طنز و طعنه به او گفت: اکنون که پشیمان شدی ، دیگر پشیمانی چه فایدهای دارد؟
چون که ساقی دوست و یار زیبا روی و از دانایان سرّ بود ، هم حافظ را شراب داد و هم شیخ و هم فقیه را
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
در بیت اول إذِ السلامة درست است مگر این که إذا السلامة بگیریم که در این صورت از نظر نحو عربی صحیح نیست.
در بیت اول إذِ السلامة درست است مگر این که إذا السلامة بگیریم که در این صورت از نظر نحو عربی صحیح نیست.
بیت 4 مَلیکِ النُّهی صحیح است ولی مَلیکَ النُّهی خوانده شده است
در بیت اول إذِ السلامة درست است مگر این که إذا السلامة بگیریم که در این صورت از نظر نحو عربی صحیح نیست.
در همین مصرع اول بذي سلم باید به صورت یک ترکیب مزجی خوانده شود یعنی تقریبا یک کلمه منظور گردد.
لحن خوانش فشانمش در بیت دوم صحیح نیست
در بیت اول إذِ السلامة درست است مگر این که إذا السلامة بگیریم که در این صورت از نظر نحو عربی صحیح نیست.
در مصرع دوم نِعَم (نعمت ها) به صورت نَعَم خوانده شده. نعم حرف است و معنای «بله» دارد
در بیت اول إذِ السلامة درست است مگر این که إذا السلامة بگیریم که در این صورت از نظر نحو عربی صحیح نیست.
در بیت اول بشریٰ ، بُشري خوانده شده است
در همین مصرع اول بذي سلم باید به صورت یک ترکیب مزجی خوانده شود یعنی تقریبا یک کلمه منظور گردد.
در بیت سوم طرفه منزل یک ترکیب است و لحن خوانش، منزل را به صورت خبر برای آن قرار داده است
یکی از بهترین خوانش ها است اما در بیت سوم طرفه منزل یک ترکیب است و لحن خوانش، منزل را به صورت خبر برای آن قرار داده است
خوانش عالی اما در بیت اول إذِ السلامة درست است مگر این که إذا السلامة بگیریم که در این صورت از نظر نحو عربی صحیح نیست.
در بیت اول إذِ السلامة درست است مگر این که إذا السلامة بگیریم که در این صورت از نظر نحو عربی صحیح نیست.
در مصرع دوم للهِ کسرۀ آخر حذف شده و وزن را دچار مشکل کرده است همچنین غایةَ به صورت غایةِ خوانده شده است.
بیت چهارم مصرع دوم ملیکِ مضاف الیه و مجرور است اما به صورت ملیکَ خوانده شده است. / ذِمم نیز ذَمم خوانده شده است
بیت 6 در نیلِ غم فُتاد، سپهرش به طنز گفت: مکث باید بعد از فتاد باشد و جمله تمام شود اما بعد از سپهرش مکث شده است. در این صورت سپهر در نیل غم افتاده است.
بیت 6 مصرع دوم: الآنَ قَد نَدِمتَ و ما یَنفَعُ النَّدَم / الآنَ به ضم نون خوانده شده است.
بیت آخر ساقی نهاد است ولی به صورت منادا خوانده شده است.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
عید عرب گشادبه فرخندگی علم
فرخنده باد عید عرب بر شه عجم
سلطان یمین دولت و پیرایه ملوک
محمود امین ملت و آرایش امم
شاهی که تیره کرد جهان بر عدو به تیغ
[...]
ای دل چو هست حاصل کار جهان عدم
بر دل منه ز بهر جهان هیچ بار غم
افکنده همچو سفره مباش از برای نان
همچون تنور گرم مشو از پی شکم
تو مست خواب غفلتی و از برای تو
[...]
شاهان پیش را که نکردند جز ستم
شاه زمانه کرد به تیغ و به خشت کم
هست او بلی خلیفه یزدان دادگر
پس کی رضا دهد که رود بر جهان ستم
گویند خسروان زمانه به هر زمان
[...]
از مشک اگر ندیدی بر پرنیان علم
وز قیر اگر ندیدی بر ارغوان رقم
بر پرنیان ز مشک علم دارد آن نگار
بر ارغوان ز قیر رقم دارد آن صنم
زلف سیاه بر رخ او هست سایبان
[...]
ای پیش تو سپهر میان بسته چون قلم
مردم و مردمیت بعالم شده علم
شکلی چو دولت تو بخوبی نیامده
در ساحت وجود ز کاشانهٔ عدم
گه فخر منتسب و آداب مکتسب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.