ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۷ - دیدن راون سیتا را و بردن سیتا به زور
دلم از دست بردی وه چه رویی
ز پا افتادم از دستت چه گویی
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۴ - در بیان احوال سیتا
ندارد جان کنون از هیچ رویی
بجز پروانه گشتن آرزویی
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸۰ - نمودن راون طلسم رام را به سیتا جهت فریب دادن او و زاری کردن سیتا و دلاسا دادن ترجنا او را
چرا با من حدیث او نگویی
که چون من عمرها همدوش اویی
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸۱ - فرستادن راون سک و سارن دیوان را به جاسوسی لشکر رام و حقیقت شنیدن لشکر رام را از آن جاسوس و قلعه بندی کردن راون
تو ای نادان اگر فرزند اویی
ز خصم بال، خون خویش جویی
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۹
هر آن دلرا که با یاریست خوئی
ز گلذار حقیقت هست بوئی
ندارد او سر دنیا و عقبی
که دارد پای آمد شد بکوئی
دلی کوشد اسیر زلف یاری
[...]
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - در تعریف خواجه میرزاجان بقال
ز سرکا برده خویش تندخویی
گریزان از دکانش ترشرویی
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - در تعریف خواجه میرزا محمد شسته گر
قدش چشم چراغ کامجویی
بود پروانه اش پاکیزه خویی
حزین لاهیجی » مثنویات » چمن و انجمن » بخش ۲ - کف نیاز به دربار بی نیاز به دعا گشودن و گوهر مدعا از نیسان عطا ربودن
زبانم را ازین گستاخ گویی
به عفو خود عطا کن سرخ رویی
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت شانزدهم - مزاح، شوخی و بذله گویی
ز رنگ ایمن نبینی آب جوئی
مسلم نیست از سنگی سبوئی
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - علاج علمی و عملی مرض حب جاه و ریاست
گر اندام زمین را بازجوئی
همه اندام خوبان است گوئی
قائم مقام فراهانی » منشآت » رسالهها » شمایل خاقان - قسمت دوم
به هر آئینه ای بنمود رویی
به هر جا خاست از وی گفتگویی
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۴ - سرگذشت شیرین
زهر سوخاست بانگ های و هویی
از آن هنگامه شیرین برد بویی
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۴ - سرگذشت شیرین
شهنشاهان اقلیم نکوئی
کله داران ملک خوبروئی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ
نبینم در جهان مقدار مویی
که او را نیست با روی تو رویی
صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۳
عجب دارم تو با این خوب رویی
نیندیشی چرا از تند خویی
امان از چشم فتانت که دارد
به عین شرم چندین فتنه جویی
کنم گوشت به فرمان ه رچه باشد
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۴
تعالی الله چه گویم ز آن نکویی
که نیکوتر بود از هر چه گویی
پری در کسوت مردم پدیدار
ملک در جلد انسان رفته گویی
مرا باور نمی شد کآدمی زاد
[...]
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۳۸۹
به گیتی هر چه کردم جستجویی
به گلزارش ندیدم رنگ و بویی
ز اوضاع نشاط و عیش فایز
ندیدم هیچ غیر از گفتگویی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۴۰۱
دو چشمان گفت ابرو فتنه جویی
همیشه کج نشین راز گویی
بت فایز از این ابرو حذر کن
ز تیرانداز ترک تندخویی