نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۹ - افسانه گفتن خسرو و شیرین و شاپور و دختران
ز تاریکی در آن شب یک نشان بود
که آب زندگی در وی نهان بود
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
مرا بیعشق، دل خود مهربان بود
چو عشق آمد، فسرده چون توان بود؟
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد
شنیدم نام او شیرین از آن بود
که در گفتن عجب شیرینزبان بود
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)
جز آن کان شخص را بوی دهان بود
تو خوشبویی از این بِهْ چون توان بود؟
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو
ز خاکش باد را گنج روان بود
مگر خود گنجِ بادآورد آن بود
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
شه از مستی در آن ساعت چنان بود
که در چشم آسمانش ریسمان بود
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
نسیمش در بها همسنگِ جان بود
ترازوداریِ زلفش بدان بود
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو
همان شیرویه را نیز این گمان بود
که شیرین را بر او دل مهربان بود
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۶ - در خواب دیدن خسرو پیغمبر اکرم را
چهل خانه که او را گنج دان بود
یکی زان آشکارا ده نهان بود
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را
برادر کاو شهنشاه جهان بود
جهان را هم ملک هم پهلوان بود
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در نعت سید المرسلین صلی اللّه علیه و سلم
دمادم کشف اسرارش عیان بود
برون از کَون جایش لامکان بود
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت ذی النورین رضی الله عنه
چو ذوالنورین هم از خانه دان بود
چگونه منکر صدقش توان بود
عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
فلک از نقش روی او چنان بود
که سرگردان چو عشاقش بجان بود
عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
عرابی چون خردمند جهان بود
بدان گفتار زن هم داستان بود
عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
بدان ساحل یکی کشتی گران بود
همه پُر رخت و پُر بازارگان بود
عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۱) حکایت آن زن که بر شهزاده عاشق شد
دو ابرویش که هم شکل کمان بود
دو حاجب بر در سلطان جان بود
عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۸) مناظرۀ شیخ ابوسعید با صوفی و سگ
که تا از شرِّ او ایمن توان بود
که از رندان ندیدم این زیان بود
عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۳) حکایت ترسا بچه
یکی زیبا پسر او را چنان بود
که آن ترسا بچه شمع جهان بود
عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۱) حکایت سرپاتک هندی
در آنجا وصف شاه چینیان بود
ز حسن دخترش آنجا نشان بود