ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۳ - بیان کردن سرپ نکا، حسنِ سیتا را برای راون و عاشق شدن راون
به صد برقع جمالش بی نقاب است
نه شمعِ مه که عین آف تاب است
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۷ - دیدن راون سیتا را و بردن سیتا به زور
به رنگ گل طراوت بخش آب است
ولی زو خانۀ آتش خراب است
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۲ - در صفت فصل بهار برسات و فراق رام
به فرق نیل گر در خوشاب است
یقین کان نیل نیسانی سحاب است
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - مثنوی سفرنامه مازندران واعظ و تعریف شهر اشرف و مدح شاه عباس ثانی
ز سیرش خانه کلفت خراب است
غم از هر موج آن پا در رکاب است
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - مثنوی سفرنامه مازندران واعظ و تعریف شهر اشرف و مدح شاه عباس ثانی
اگر تخت جمش گویم صواب است
ولی بر باد بود آن، این بر آب است!
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶
از آنم دل عدوی اضطراب است
که در دل یاد چشمش مست خواب است
گلستان محبت را هوایی است
که شبنم خانه سوز آفتاب است
دماغم تا رسید از می خمارم
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۶۴
دلم در اضطراب اضطراب است
که هر گردش طلسم فتح باب است
بنازم همت دست تهی را
هر انگشتش کلید فتح باب است
قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰ - قطعه تقاضایی بره
«رهی را، هست عرضی بر جنابت
که بالاتر ازین زرین قباب است»
«برای بره موعود دیروز
دلش در آتش حسرت کباب است»
«نمیداند تمنای وصالش
[...]
فایز » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۳
عرق بر چهرهات گل یا گلاب است
و یا پروین به روی ماهتاب است؟
نشانده یار فایز نقره بر آل
و یا بر آتش تر خشک آب است؟
فایز » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۵
نه هر رخشنده کوکب آفتاب است
نه هر پیغمبری صاحب کتاب است
نه هر شیرین شود معشوقه، فایز
نه هر آب روان بینی گلاب است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۰۴ - العبره
جبال جامد از حق در خطاب است
که در سیر و مرور او چون سحاب است
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴۶ - النفس الاماره و رئوسها
ز هر خلق بدت جان در عذاب است
بخاصه از حسد در رنج و تاب است
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۰۴ - تراش از تیشهٔ خود جادهٔ خویش
تراش از تیشهٔ خود جادهٔ خویش
براه دیگران رفتن عذاب است
گر از دست تو کار نادر آید
گناهی هم اگر باشد ثواب است