|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و حسرتبار شاعر است که longing و اشتیاق به وصالی را توصیف میکند. او از آرزوی ملاقات و وصال با معشوق سخن میگوید و اشاره میکند که دل او هنوز در آتش حسرت میسوزد. همچنین به این نکته اشاره دارد که رسیدن به این وصال نباید به تاخیر بیفتد و امید دارد که این طولانیمدت بودن، به زودی به پایان برسد. در واقع، شاعر حس میکند که رسیدن به معشوق شبیه به یک آفتاب روشن پس از یک سال انتظار است.
هوش مصنوعی: «رهی» در اینجا به معنای کسی است که در مسیر عشق و عرفان حرکت میکند. او در این بیت به معشوقاش اشاره میکند و میگوید که حول و حوش او زیبایی و جذابیتی وجود دارد که فراتر از هر نوع ظاهری است. این زیبایی نه تنها در لباس و جمال، بلکه در مقام و مرتبه معنوی او نیز نمایان است. در واقع، او میخواهد بگوید که این شخصیت دارای خصوصیاتی است که ارزشهای والاتر از زیباییهای ظاهری دارد.
هوش مصنوعی: دیروز دل بره موعود از حسرت میسوزد و این حسرت او را به شدت دچار افسوس و اندوه کرده است.
هوش مصنوعی: او نمیداند که آرزوی رسیدن به وصالش در این روزها چقدر سریع و با شتاب است.
هوش مصنوعی: پس از گذشت یک سال، باید دید که آیا این نتیجه، شبیه ظهور یک خورشید جدید است یا نه.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حیاتش با مسیحا همرکاب است
صبوحش تا قیامت در حساب است
تو را در ره خراباتی خراب است
گر آنجا خانهای گیری صواب است
بگیر آن خانه تا ظاهر ببینی
که خلق عالم و عالم سراب است
در آن خانه تو را یکسان نماید
[...]
ببستی چشم یعنی وقت خواب است
نه خوابست آن حریفان را جواب است
تو میدانی که ما چندان نپاییم
ولیکن چشم مستت را شتاب است
جفا میکن جفاات جمله لطف است
[...]
مه از شرم رخ او در نقاب است
میان ماه رویان آفتاب است
خطت سبز و لبت مشک و گلاب است
دهانت ذره رویت آفتاب است
تو گنج حسن و بس خانه دل
که از شوق چنین گنجی خراب است
دل من بی به روی تو سوزان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.