رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
مقیم حلقهٔ ذکر است دل بدان امید
که حلقهای ز سرِ زلف یار بگشاید
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۵ - در ستایش پادشاه جمجاه ناصرالدین شاه غازی طالالله بقاه و تال اللّه مناه در زمان ولیعهدی فرماید
تمام گشت مه روزه و هلال دمید
هلال عید به ماهی تمام باید دید
بنوش جام هلالی به یاد ابروی یار
که همچو ابروی یار از افق هلال دمید
لب سوال ببند و دهان خم بگشای
[...]
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۱ - در منقبت ثامن الائمّه حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام
نسیم روح فزا از دیار دوست رسید
که کشتگان غم هجر را روان بخشید
بهار آمد و بهر نثار مقدم او
فشاند ابر بهاری زدیده مروارید
و عارض و خط دلجوی دوست سبزه و گل
[...]
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۰۲ - در تهنیت ولادت امیر دوست محمد خان گوید
رسید مژده که سرسبز گشت نخل امید
نهال دولت و اقبال بارور گردید
بهار خرمی آمد گل مراد شکفت
زشوق لعل لب دوست جام مُل خندید
فروغ بزم طرب را به نغمه ی دف و چنگ
[...]
افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - بهار و یار
رسید مژده که اینک صباح عید رسید
طرب گزین شده رند شقی و شیخ سعید
نشاط را شده آماده عارف و عامی
ز بس به باغ صنوبر ستاد و سرو چمید
به طفل غنچه نگر شد مراهق از بس شیر
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم
رقیه دختر نیک اخترامام شهید
در آن خرابه ز هجر پدر، چو نی نالید
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم
ز دیده اشک فرو ریخت همچو مروارید
ز هجر روی پدر، همچو بید می لرزید
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم
رسید نالهٔ غمدیده گان به گوش یزید
ز خادمی سبب بانگ ناله را پرسید
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم
کنون سر پدر در طبق چو لاله نهید
پی تسلی آن طفل، در خرابه برید
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱ - کتاب الروایات(والمصائب)
تمام شام برون آمده به حکم یزید
به پیشواز سر انوار حسین شهید
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳ - رفتن حضرت اباعبدالله الحسین به دیدن امام حسن(ع)
از این سخن حسن از دل فغان و ناله کشید
به گفت کای لب عطشان به نزد آب شهید
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴ - سئوال اعرابی از اسخیای مدینه
بدان جوان عرب داد و معذرت طلبید
زبان عذر گشود و بگفت شاه شهید
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴ - سئوال اعرابی از اسخیای مدینه
فکند زلزله اندر بنای عرش مجید
برای خاتمی انگشت آن جناب برید
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۶ - سئوال از ملک الموت
گمانم این لب و دندان همچو مروارید
کبود گشته پدرجان ز ضرب چوب یزید
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۶ - سئوال از ملک الموت
ز روی سینه او سر به یک طرف غلطید
به خاک روی یتیمی نهاد و آه کشید
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب
چنان ز وصل پسر گشت این در نومید
که هر دو دیده وی شد ز انتظار سفید
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب
نشان خانه یعقوب را از او پرسید
کنیز بوی محبت از آن نشانه شنید
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب
از این جواب دل پیر زن به سینه طپید
به گریه گفت که یا رب چه شد نشان امید
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب
ظهیر مسخره در بزم شرب نزد یزید
ز دختران عزیزت کنیز میطلبید
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۸ - شکوه و زینب (ع) سر قبر مادر
گذشته زین همه یک سرخ مو به بزم یزید
ز خاندان نبوت کنیز میطلبید