سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۲ - فصل در صفت عشق و محبت
مرکب عشق سخت تیزرو است
هر زمانیش منزلی ز نو است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۷ - حکایة فیالعجز والسکوت
روی در خلق مقتدا نه رواست
که نه راه خدای راه هواست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۱۵ - اندر طلب دنیا
وانکه از کردگار عقبی خواست
گر مر او را دهیم جمله رواست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۴۸ - حکایت روحاللّٰه علیهالسّلام و ترک دنیا و مکالمهٔ او با ابلیس
خاک بر سر هر آنکه دنیا خواست
مرد دنیاپرست باد هواست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۱۰ - در ذمّ عوام و بازاریان و جهال گوید ذکر مساوی العوان للخواص نفع عام
ذکرش بر هجاش شیر گواست
ریش مادر غرش بکن که رواست
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
در کنارش کشد چنانکه هواست
سرخ گل در کنار سرو رواست
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۵۲ - در بیان آنکه این عالم ذرهایست از آن عالم. زیرا این محدود است و آن نامحدود. و آن عالمها همه انوار و آثار حقاند و قایم بحقاند و از انوار او زندهاند. چون از این عالم محدود بگذری آن عالم نامحدود را که در جوار حق است ببینی واللّه العالم
گفتگو چون حجاب راه تواست
همچو ابری بپیش ماه نو است
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۵۲ - در بیان آنکه این عالم ذرهایست از آن عالم. زیرا این محدود است و آن نامحدود. و آن عالمها همه انوار و آثار حقاند و قایم بحقاند و از انوار او زندهاند. چون از این عالم محدود بگذری آن عالم نامحدود را که در جوار حق است ببینی واللّه العالم
توئی تو حجاب راه تو است
گیر یک را و هل هر آنچه دواست
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۸
این جفا کارییت که نو به نو است
مگر این جان کشته را درو است
چون ترا نیست نیم کنجد شرم
گفت من نزد تو به نیم جو است
چشم بر کشتنم گماشته ای
[...]
جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۴۳
توسنت را رکاب ماه نو است
در رکاب تو مه پیاده رو است
از عنان تو باز می ماند
مسرع وهم اگرچه تیزدو است
طاق گردون که پیشتر بستند
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۳۲ - حضرت خواجه بزرگ بهاء الحق و الدین المعروف به نقشبند قدس سره می فرمودند که دوام مراقبه نادر است و از این طایفه اندکی کسب آن کرده اند و ما به طریق حصول آن را یافته ایم که مخالف نفس است
گر دولت را هوای آن ره خواست
مایه کسب آن خلاف هواست
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۶۶ - حکایت ساده دلی که در خواب دزد جامه ها و دستارش ببرد و ازارش گذاشت و او ازار از پای کشید و در سر بست تا سرش برهنه نباشد
وانچه بنمودنش به شرع رواست
یکدمش ز ابلهی برهنه نخواست
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۴۰ - حکایت بر سبیل تمثیل
تا مرا جای بودن این مأواست
گوش من بر صدای آن آواست
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ
رفعتش کانچنان بلند رواست
زانسوی چرخ آسمان نواست
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱
درد مردان، از چه یارب بی دواست؟!
کام دونان، از چه از گردون رواست؟!