سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله
خور ز تیر تو با خطر تازد
زان ز مه گه گهی سپر سازد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۲ - اندر مدح صدرالامام تاجالوزراء ابیمحمدبن الحسنبن منصور گوید
خردی را که پیش حق یازد
آن خرد پیش شرع دربازد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۶ - در مدح اقضیالقضاة جمالالدیّن ابوالقاسم محمودبن محمّدِالاثیری
زان به بیهوده مینپردازد
که همی شغل آخرت سازد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۹ - در مدح صدرالدّین شمسالائمه ابوطاهر عمر
روز و شب ساز آن جهان سازد
زان به دیگر عمل نپردازد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۲۸ - اندر قرابت فقیه گوید
باز تا ضیعتی براندازد
ریش بالان کند به دِه تازد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۴ - فیالقناعة
باش تا چنگ مرگ دریا زد
نای حلقت ز نان بپردازد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۵ - حکایت
سینه را هرکه حصن خود سازد
ملک هفت آسمان بدو نازد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۶ - التمثیل
چنگ و دندان چو مرگ دریازد
موش را گربه هیچ ننوازد
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۲۳ - در مدح احمد بن سعد
مایهٔ حمد و سعد ، احمد سعد
که همه سوی محمدت یازد
هم ایادی ازو همی بالد
هم معالی باو همی نازد
سعی گردون بخیر انجامد
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان
چشم با چشمه گر نمیسازد
با خیالش خیال میبازد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۳ - عتاب کردن بهرام با سران لشگر
هر تنی کو خلاف او سازد
شمعوارش زمانه بگدازد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
شیر گیرانه سوی من تازد
چون پلنگی به زیرم اندازد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۷ - نشستن بهرام روز یکشنبه در گنبد زرد و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم دوم
ماند حیران در آنکه چون سازد
نرد با خام دست چون بازد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۷ - نشستن بهرام روز یکشنبه در گنبد زرد و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم دوم
هرکه را چون چراغ بنوازد
باز چون شمع سر بیندازد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
هرکه آبی خورَد که بنوازد
در وی آب دهن نیندازد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سهشنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم
گشت عاجز که چاره چون سازد
نرد با صد حریف چون بازد؟!
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
کرد صد ره که چارهای سازد
خویشتن زآن درخت اندازد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۶ - کشتن بهرام وزیر ظالم را
گفت هرکه آنچنان سرافرازد
روزگارش چنین سر اندازد