مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۳ - برخاستن مخالفت و عداوت از میان انصار به برکات رسول علیه السلام
تا سلیمان لسین معنوی
در نیاید بر نخیزد این دوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۳ - برخاستن مخالفت و عداوت از میان انصار به برکات رسول علیه السلام
یک گزی ره که بدان سو میروی
همچو گز قطب مساحت میشوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰ - جمع آمدن اهل آفت هر صباحی بر در صومعهٔ عیسی علیه السلام جهت طلب شفا به دعای او
چون فدای بیوفایان میشوی
از گمان بد بدان سو میروی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱ - باقی قصهٔ اهل سبا
که نمیباید مرا این نیکوی
من برنجم زین چه رنجم میشوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸ - رسیدن خواجه و قومش به ده و نادیده و ناشناخته آوردن روستایی ایشان را
بندهٔ یک مرد روشندل شوی
به که بر فرق سر شاهان روی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد
یک حکایت بشنو از تاریخگوی
تا بری زین راز سرپوشیده بوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۴ - فرستادن فرعون به مداین در طلب ساحران
صد هزاران همچنین در جادوی
بوده منشی و نبوده چون روی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۸ - جمع آمدن ساحران از مداین پیش فرعون و تشریفها یافتن و دست بر سینه زدن در قهر خصم او کی این بر ما نویس
گر نظر در شیشه داری گم شوی
زانک از شیشهست اعداد دوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل
همچو آن وقتی که خواب اندر روی
تو ز پیش خود به پیش خود شوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۶۱ - بیمار شدن فرعون هم به وهم از تعظیم خلقان
بر سر دیوار عالی گر روی
گر دو گز عرضش بود کژ میشوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۶ - حکایت استر پیش شتر کی من بسیار در رو میافتم و تو نمیافتی الا به نادر
تو نه آیی در سر و خوش میروی
من همیآیم بسر در چون غوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۵ - قصهٔ دقوقی رحمة الله علیه و کراماتش
منقطع از خلق نه، از بد خوی
منفرد از مرد و زن نه، از دوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۲ - دعا و شفاعت دقوقی در خلاص کشتی
تو دلا منظور حق آنگه شوی
که چو جزوی سوی کل خود روی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۱ - وخامت کار آن مرغ کی ترک حزم کرد از حرص و هوا
چون رباید غارتی از جفت شوی
جفت میآید پس او شویجوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۸ - باز جواب انبیا علیهم السلام
ای که نصح ناصحان را نشنوی
فال بد با تست هر جا میروی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۴۵ - بیان آنک ایمان مقلد خوفست و رجا
بوک روزی نبودت چون میروی
خوف حرمان هست تو چونی قوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵۵ - استدعاء آن مرد از موسی زبان بهایم با طیور
این زمان قایم مقام حق توی
یاس باشد گر مرا مانع شوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵۹ - خجل گشتن خروس پیش سگ به سبب دروغ شدن در آن سه وعده
ما خروسان چون مؤذن راستگوی
هم رقیب آفتاب و وقتجوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۸ - وفات یافتن بلال رضی الله عنه با شادی
گفت جفت امشب غریبی میروی
از تبار و خویش غایب میشوی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۰ - تشبیه دنیا کی بظاهر فراخست و بمعنی تنگ و تشبیه خواب کی خلاص است ازین تنگی
یا که کفش تنگ پوشی ای غوی
در بیابان فراخی میروی