مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۹ - پیدا شدن روح القدس بصورت آدمی بر مریم بوقت برهنگی و غسل کردن و پناه گرفتن بحق تعالی
چون شکاری مینمایدشان ز دور
جمله حمله میفزایند آن طیور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۱ - عزم کردن آن وکیل ازعشق کی رجوع کند به بخارا لاابالیوار
غن لی یا منیتی لحن النشور
ابرکی یا ناقتی تم السرور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۳ - منع کردن دوستان او را از رجوع کردن به بخارا وتهدید کردن و لاابالی گفتن او
میر دیدی خویش را ای کم ز مور
زان ندیدی آن موکل را تو کور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۲ - ذکرخیال بد اندیشیدن قاصر فهمان
کز شعاع آفتاب پر ز نور
غیر گرمی مینیابد چشم کور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۰ - تفسیر آیت وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ
تا چنان نومید شد جانشان ز نور
که روان کافران ز اهل قبور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۰ - تفسیر آیت وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ
تا نیامیزد بدین دو بانگ دور
قطرهای از بحر خوش با بحر شور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۱ - بیان آنک طاغی در عین قاهری مقهورست و در عین منصوری ماسور
کودکان را میبری مکتب به زور
زانک هستند از فواید چشمکور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۴ - امرکردن سلیمان علیه السلام پشهٔ متظلم را به احضار خصم به دیوان حکم
تا نیاید هر دو خصم اندر حضور
حق نیاید پیش حاکم در ظهور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۴ - امرکردن سلیمان علیه السلام پشهٔ متظلم را به احضار خصم به دیوان حکم
سایههایی که بود جویای نور
نیست گردد چون کند نورش ظهور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵ - قصد خیانت کردن عاشق و بانگ بر زدن معشوق بر وی
این شمال و این صبا و این دبور
کی بود از لطف و از انعام دور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹ - غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را
نفس شهوانی ز حق کرست و کور
من به دل کوریت میدیدم ز دور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲ - معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین
چون نزد بر وی نثار رش نور
او همه جسمست بیدل چون قشور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳ - عذر خواستن آن عاشق از گناه خویش به تلبیس و روی پوش و فهم کردن معشوق آن را نیز
امتحان چشم خود کردم به نور
ای که چشم بد ز چشمان تو دور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۹ - قصهٔ آغاز خلافت عثمان رضی الله عنه و خطبهٔ وی در بیان آنک ناصح فعال به فعل به از ناصح قوال به قول
پس ز گرمی فهم کردی چشم کور
که بر آمد آفتابی بیفتور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۱ - حکایت آن مرد تشنه کی از سر جوز بن جوز میریخت در جوی آب کی در گو بود و به آب نمیرسید تا به افتادن جوز بانگ آب# بشنود و او را چو سماع خوش بانگ آب اندر طرب میآورد
تا تو از بالا فرو آیی به زور
آب جویش برده باشد تا به دور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۴ - باقی قصهٔ ابراهیم ادهم قدسالله سره
از سلیمان آن نفس چون نفخ صور
مردگان را وا رهانید از قبور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۹ - حکایت آن پیر عرب کی دلالت کرد حلیمه را به استعانت به بتان
آنچنان که اندر زمستان مرد عور
او همی لرزید و میگفت ای ثبور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۳ - مثل قانع شدن آدمی به دنیا و حرص او در طلب دنیا و غفلت او از دولت روحانیان کی ابنای جنس ویاند و نعرهزنان کی یا لَیْتَ قَوْمي یَعْلَمونَ
قوم تو در کوه میگیرند گور
در میان کوی میگیری تو کور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۳ - مثل قانع شدن آدمی به دنیا و حرص او در طلب دنیا و غفلت او از دولت روحانیان کی ابنای جنس ویاند و نعرهزنان کی یا لَیْتَ قَوْمي یَعْلَمونَ
ترک این تزویر گو شیخ نفور
آب شوری جمع کرده چند کور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۳ - مثل قانع شدن آدمی به دنیا و حرص او در طلب دنیا و غفلت او از دولت روحانیان کی ابنای جنس ویاند و نعرهزنان کی یا لَیْتَ قَوْمي یَعْلَمونَ
کین مریدان من و من آب شور
میخورند از من همی گردند کور