گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰

 

تا به شب ای عارف شیرین نوا

آن مایی آن مایی آن ما

تا به شب امروز ما را عشرتست

الصلا ای پاکبازان الصلا

درخرام ای جان جان هر سماع

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱

 

دل چو دانه ، ما مثال آسیا

آسیا کی داند این گردش چرا

تن چو سنگ و آب او اندیشه‌ها

سنگ گوید « آب داند ماجرا »

آب گوید « آسیابان را بپرس

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲

 

در میان عاشقان عاقل مبا

خاصه در عشق چنین شیرین لقا

دور بادا عاقلان از عاشقان

دور بادا بوی گلخن از صبا

گر درآید عاقلی گو راه نیست

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » هفدهم

 

مای ما کی بود؟! چو تو گویی انا

مس ما کی بود پیش کیمیا؟!

پیش خورشیدی چه دارد مشت برف

جز فنا گشتن ز اشراق و ضیا؟!

زمهریر و صد هزاران زمهریر

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز

 

هر که او از هم‌زبانی شد جدا

بی‌زبان شد گرچه دارد صد نوا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را

 

صد هزاران دام و دانه‌ست ای خدا

ما چو مرغان حریص بی‌نوا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را

 

ریزه‌ریزه صدق هر روزه چرا

جمع می‌ناید درین انبار ما

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷ - قصهٔ دیدن خلیفه لیلی را

 

خاک شو مردان حق را زیر پا

خاک بر سر کن حسد را همچو ما

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۴ - بیان خسارت وزیر درین مکر

 

صد هزاران نیزهٔ فرعون را

در شکست از موسیئ با یک عصا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۹ - اعتراض مریدان در خلوت وزیر

 

این سخن پایان ندارد لیک ما

باز گوییم آن تمام قصه را

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۰ - عتاب کردن آتش را آن پادشاه جهود

 

این سبب را محرم آمد عقلها

و آن سببها راست محرم انبیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۰ - عتاب کردن آتش را آن پادشاه جهود

 

هر که بیرون بود زان خط جمله را

پاره پاره می‌گسست اندر هوا

مولانا
 
 
۱
۲
۳
۴۰