مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۹ - عذر گفتن شیخ بهر ناگریستن بر فرزندان
خلق را خواند سوی درگاه خاص
حق را خواند که وافر کن خلاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۳ - صفت بعضی اولیا کی راضیاند باحکام و لابه نکنند کی این حکم را بگردان
در قضا ذوقی همیبینند خاص
کفرشان آید طلب کردن خلاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰۰ - شنیدن دقوقی در میان نماز افغان آن کشتی کی غرق خواست شدن
چشمتان تر باشد از بعد خلاص
که شوید از بهر شهوت دیو خاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۵ - قصاص فرمودن داود علیه السلام خونی را بعد از الزام حجت برو
هم بدان تیغش بفرمود او قصاص
کی کند مکرش ز علم حق خلاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۰ - تشبیه دنیا کی بظاهر فراخست و بمعنی تنگ و تشبیه خواب کی خلاص است ازین تنگی
حامله گریان ز زه کاین المناص
و آن جنین خندان که پیش آمد خلاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۲ - قصهٔ رستن خروب در گوشهٔ مسجد اقصی و غمگین شدن سلیمان علیهالسلام از آن چون به سخن آمد با او و خاصیت و نام خود بگفت
عشق چون کشتی بود بهر خواص
کم بود آفت بود اغلب خلاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۷ - اعتراض کردن معترضی بر رسول علیهالسلام بر امیر کردن آن هذیلی
گر نبودی حبس دنیا را مناص
نه بدی وحشت نه دل جستی خلاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۳ - خشم کردن پادشاه بر ندیم و شفاعت کردن شفیع آن مغضوب علیه را و از پادشاه درخواستن و پادشاه شفاعت او قبول کردن و رنجیدن ندیم از این شفیع کی چرا شفاعت کردی
جز عمادالملک نامی در خواص
در شفاعت مصطفیوارانه خاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۳ - خشم کردن پادشاه بر ندیم و شفاعت کردن شفیع آن مغضوب علیه را و از پادشاه درخواستن و پادشاه شفاعت او قبول کردن و رنجیدن ندیم از این شفیع کی چرا شفاعت کردی
جان تو بخرید آن دلدار خاص
آن دم از گردن زدن کردت خلاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۷ - مثال دیگر هم درین معنی
خواب عامست این و خود خواب خواص
باشد اصل اجتبا و اختصاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۵ - اطوار و منازل خلقت آدمی از ابتدا
خون نخسپد بعد مرگت در قصاص
تو مگو که مردم و یابم خلاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۹ - نمودن جبرئیل علیه السّلام خود را به مصطفی صلیالله علیه و سلّم به صورت خویش و از هفتصد پر او چون یک پر ظاهر شد افق را بگرفت و آفتاب محجوب شد با همهٔ شعاعش
باز چون آید به سوی بزم خاص
کی بود آنجا مهابت یا قصاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴۵ - حکایت آن امیر کی غلام را گفت کی می بیار غلام رفت و سبوی می آورد در راه زاهدی بود امر معروف کرد زد سنگی و سبو را بشکست امیر بشنید و قصد گوشمال زاهد کرد و این قصد در عهد دین عیسی بود علیهالسلام کی هنوز می حرام نشده بود ولیکن زاهد تقزیزی میکرد و از تنعم منع میکرد
از فلان راهب که دارد خمر خاص
تا ز خاص و عام یابد جان خلاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۸ - نومید شدن آن پادشاه از یافتن آن گنج و ملول شدن او از طلب آن
زانک ملت فضل جوید یا خلاص
پاک بازانند قربانان خاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۲ - جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن
دادمی آن نوح را از تو خلاص
تا مشرف گشتمی من در قصاص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیهالسلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد
آن خراسی میدود قصدش خلاص
تا بیابد او ز زخم آن دم مناص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۹ - آواز دادن هاتف مر طالب گنج را و اعلام کردن از حقیقت اسرار آن
هرچه افزونتر همیجست او خلاص
سوی که میشد جداتر از مناص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۰۰ - ماخذهٔ یوسف صدیق صلواتالله علیه به حبس بضع سنین به سبب یاری خواستن از غیر حق و گفتن اذکرنی عند ربک مع تقریره
کی دهد زندانیی در اقتناص
مرد زندانی دیگر را خلاص