گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۰ - جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال

 

ز سی رش فزون بود از بیش و کم

بُدش ماهیی یک رش اندر شکم

اسدی توسی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثانیة و العشرون - فی المعزم

 

و دنوت ارض مذلتی لدنوکم

و هجرت دار اقامتی لوصالکم

حمیدالدین بلخی
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » ابیات » بخش ۷

 

فاساختن و خوی خوش و صفرا کم

تا عهد میان ما بماند محکم

محمد بن منور
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل

 

گفت چکنم گرسنه دارم شکم

گفت از برف آن نگردد هیچ کم

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴۹

 

گه چرخ زنان همچون فلکم

گه بال زنان همچون ملکم

چرخم پی حق رقصم پی حق

من زان ویم نی مشترکم

چون دید مرا بخرید مرا

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۰ - تنها کردن باغبان صوفی و فقیه و علوی را از همدیگر

 

پای دار اکنون که ماندی فرد و کم

چون دهل شو زخم می‌خور در شکم

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۵۸ - نواختن سلطان ایاز را

 

صد هزاران سر نهاده بر شکم

ارزشان از دنبه و از دم کم

مولانا
 

سعدی » گلستان » دیباچه

 

زبان بریده به کنجی نشسته صُمٌّ بُکمٌ

به از کسی که نباشد زبانش اندر حُکم

سعدی
 

سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز

 

به تهدید اگر برکشد تیغِ حکم

بمانند کروبیان صُمّ و بکم

سعدی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۹ - در وصف کشتی هندی

 

گر چه زد ریا گذرد بیش و کم

آب نباشد مگرش تا شکم

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۰ - در صفت باران موسمی هند

 

گر چه که بود آب روان تا شکم

اسپ نکرد آتش خود هیچ کم

امیرخسرو دهلوی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۰۰ - در ستایش اهل رضا و خرسندی

 

همه گردن نهاده‌اند به حکم

لب ز گفتار بسته، صم بکم

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۱۵ - در شرح حال اهل زرق و تلبیس

 

زان میان گر بود مریدی کم

« فقنا ربنا» زکین شکم

اوحدی
 
 
۱
۲
۳