فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر
ز خوی خوش بهار آرد به بهمن
به تیره شب ز طلعت روز روشن
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹ - خواستن موبد شهرو را و عهد بستن شهرو با موبد
شده پیر و بیَفْسُرده وِرا تَن.
به نامِ نیکیش خواندند قارَن.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۶ - فریفتن دایه ویس را به جهت رامین
[اگر چه شاه و خود کام است ویرو
فرشته نیست پرورده به مینو]
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
کنم از سینهام سیمینه ترکش
خداوندت بدان ترکش بود گش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
بدو در مردمش همواره جادو
یکایک برق چنگ و کوه بازو
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۹ - بزم ساختن موبد در باغ و سرود گفتن رامشگر گوسان
چو بشنید این سخن ویس سمنبر
بکند از گیسوان صد حلقهٔ زر
حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة التاسعة فی صفة الشتاء
فقلت حقا لقلبی و المنی فرض
و ان عندی من شر النوی قصص
حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة التاسعة فی صفة الشتاء
و کل امنیة عزت مطالبها
تقودها راقصات النوق و القلص
حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة التاسعة فی صفة الشتاء
اسمار اهل النوای فی اهله عجب
و فی فؤادی منه دائبا حصص
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱۰ - فی فضائله
مصطفی کرد از خدا نقل این کلام
گفت از خلقم مباهاتست عام
پس بفاروقم مباهاتست خاص
نیست از اخلاص کس را این خلاص
عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال
بشنو این رمز از بلال با وفا
خواجهٔ ما و غلام مصطفی(ص)
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۷ - الحکایت المفاتیح القلوب
درد را بگزین که در راه خدا
درد آمد راهبر بر مصطفی(ص)
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۲ - جواب گفتن عاشق عاذلان را
جوق مرغان از برون گرد قفس
خوش همیخوانند ز آزادی قصص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۳ - عشق جالینوس برین حیات دنیا بود کی هنر او همینجا بکار میآید هنری نورزیده است کی در آن بازار بکار آید آنجا خود را به عوام یکسان میبیند
گربه کرده چنگ خود اندر قفس
نام چنگش درد و سرسام و مغص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۲ - در خواستن قبطی دعای خیر و هدایت از سبطی و دعا کردن سبطی قبطی را به خیر و مستجاب شدن از اکرم الاکرمین و ارحم الراحمین
کاف کافی آمد او بهر عباد
صدق وعدهٔ کهیعص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۹ - نمودن جبرئیل علیه السّلام خود را به مصطفی صلیالله علیه و سلّم به صورت خویش و از هفتصد پر او چون یک پر ظاهر شد افق را بگرفت و آفتاب محجوب شد با همهٔ شعاعش
حیرت اندر حیرت آمد این قصص
بیهشی خاصگان اندر اخص
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۱۹ - سبب تاخیر اجابت دعای مؤمن
زاغ را و چغد را اندر قفس
کی کنند این خود نیامد در قصص