گنجور

وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۹۳ - در مرثیۀ نصرة الدین

 

قطب دین ، گر برفت نصرة دین

شد بشمشیر ملک را قاضی

خلد الله دولة الباقی

قدس الله مهجة الماضی

وطواط
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۶۳

 

نه تو آنی که دی دل تو نبود

در جهان جز به انوری راضی

چون که امروز هیچ می‌نبری

به زبان نام حالت ماضی

در سر قاضی ار کله کردی

[...]

انوری
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

چو بشنید این سخن زان قوم قاضی

بحکم سنگ سارش گشت راضی

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۱۹ - ملامت کردن سلیمان مرغان را و ستایش بلبل بر جملۀ مرغان

 

هر آنکس کو رود تنها به قاضی

ز قاضی خرم آید گشته راضی

عطار
 

اوحدی » جام جم » بخش ۴۳ - در منع اسراف

 

کانچه از شحنه ماند و قاضی

نشود به زن بیش از آن راضی

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۶۴ - در کسب علم و شرف علما

 

یا دهندش نیابت قاضی

تا فراموش گرددش ماضی

اوحدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٧٩١

 

اوستاد شعر ابن یمینست امروز

که بشاگردی او گشته عطارد راضی

حال را همچوویی نیست بشیرین سخنی

به ازو نیز نبودست بعهد ماضی

صدق دعویش چه محتاج گواهست آخر

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٨۵٩

 

کریما وعده‌ای دادی چنانم

که خادم گشت از آن مخدوم راضی

تقاضا میکنم هر چند دانم

که بر رأی تو نسیان نیست قاضی

ولی محتاج باشد تیغ بران

[...]

ابن یمین
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۳ - حکایت

 

خطیب و واعظ و مفتی و قاضی

مدبر بر وقوف حال و ماضی

شیخ محمود شبستری
 

جامی » بهارستان » روضهٔ نخستین (در ذکر احوال مشایخ صوفیه) » بخش ۱۱

 

مهمان توام در صف ارباب ارادت

بنشسته به هر چیز که آید ز تو راضی

بنهاده به خوان کرمت دیده امید

انعام تو را منتظرم نه متقاضی

جامی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۳۸ - حکایت کردن خسرو با مریم از درد شیرین

 

ببین حالش مگو دیگر ز ماضی

که هست او بر کنیزی تو راضی

سلیمی جرونی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۱۵

 

آصفا، من زر از عسس ببرات

چون ستانم تو باش خود قاضی

از عسس خانه ام خلاصی ده

که بجرمانه هم شدی راضی

اهلی شیرازی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹

 

گر شویم از دلیل هم راضی

وارهیم از تحکم قاضی

آذر بیگدلی
 
 
۱
۲