الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۵۷ - اسب تاختن ده سوار بر اجساد پاک شهیدان
بگفتند: ای میر گوهر بسنج
که ما را سزد گنج ها پای رنج
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۵۸ - خبرشدن مرغ نینوا از قتل شاه کربلا
بدید اندر آن بوستان نغمه سنج
بسی مرغ وارسته از بیم و رنج
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۷۶ - مفاخرت یکی از کوفیان و پاسخ حضرت فاطمه اورا
ببستیم چون مردم ترک و زنج
زنان و را دست دادیم رنج
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۱۱۸ - در مناجات بدرگاه قاضی الحاجات گوید
ببردم بسی اندرین نامه رنج
نه از بهر نام و زر و مال و گنج
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۲ - رفتن عبدالله بن مطیع به نهروان و نامه نوشتش به مصعب زبیر
زلشگر بدادش هزاری سه پنج
اباکوس و باطبل و شپور و سنج
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۸ - غنیمت گرفت ابراهیم اموال سپاه مصعب را
بیا سود دربصره چندی زرنج
یکی گشته از غم برش مارو گنج
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۵۲ - رزم ابراهیم ابن مالک با عبید الله ابن زیاد
سپاهش فزون گشت و نیروی و گنج
فتادند زو بد سگالان به رنج
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۲ - جواب
بگیر ای در فقیری برده بس رنج
بنه این گنج دولت بر سر گنج
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۲ - جواب
تو ماندی بی خدا ای خفته بر گنج
که بر گنج از گدائی میبری رنج
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۹ - جواب
اگر چه برد در این سیر بس رنج
بهر ویرانه پنهان کرد صد گنج
میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۶ - سبب نظم کتاب
چو یک سال بردم درین کار رنج
به پایان شد این نامبردار گنج
میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۵۴ - سلاله اشکانیان
فزون بود سالش زهشتاد و پنج
که بر جای عم یافت او تاج و گنج
میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۶۴ - جنگ شاپور با رومیان
بر شه فرستاد دینار و گنج
همان داد کشور به شاپور پنج
میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۵ - یاد ایام نیک بختی و سعادت روزگار پیشین
چه خرم بد آن روز بی درد و رنج
که آکنده بودی زمینت به گنج
میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۹ - خطاب به شاهنشاه ایران
که جز کشتن و بستن و درد رنج
گرفتن هم از کهتران مال و گنج
میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۱۰۴ - خاتمه و تاریخ اتمام کتاب
که پایان شد این نامبردار گنج
به یک ماه بردم درین کار رنج
شاطر عباس صبوحی » مخمّسات
ای زلف تو چون مار و رخ خوب تو چون گنج
بی مار تو بیمارم و بی گنج تو در رنج
از سیلی عشق تو، رخم گشته چو نارنج
دین و دل و عقل و خرد و هوش مرا سنج
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۳
بسکه از بخت خویش مایوسم
جاودان اندرین سرای سپنج
روز تا شب بسان نرادان
با غم دل همی زنم شش و پنج
استخوانیست پیکرم بی گوشت
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۴ - در وجه تسمیه مهلبی
مهلب ابن ابی صفره میرزادی را
شنیده ام که زبونی رسید از قولنج
برای داوری این درد ریخت زر چندان
که گشت جمله تهی خانمان و کیسه و گنج
بپخت فرنیش از شیر گاو و قند و برنج
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳
نایب السلطنه فارغ شود از زحمت و رنج
بسپارد به خداوند جهان دولت و گنج