گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۸

 

نیاطوس را داد لشکر همه

بدو گفت مهتر تویی بررمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۲

 

بدیدم هنرهای رومی همه

بسان رمه روزگار دمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۲

 

بدیدند یاران خسروهمه

شد او گرگ و آن نامداران رمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۵

 

وگر پوشم این نامداران همه

بگویند کاین شهریار رمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۱

 

اگر باز خواهی بگویم همه

پیام جهاندار شاه رمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲

 

بیارم کنون پاسخ این همه

بدان تا بگویید پیش رمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۳

 

کنون آنچ دیدم بگفتم همه

به پیش جهاندار شاه رمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۵

 

که ماهی فروشند یکسر همه

بتموز تا روزگار دمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۱۰

 

چنان شد که از بی شبانی رمه

پراگنده گردد به روز دمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیخسرو شصت سال بود » بخش ۳

 

چنین گفت بیدار شاه رمه

که اسپان و این خوبرویان همه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۴

 

کز ایران که و مه شناسد همه

بگوید نشان شبان و رمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۱

 

چو شیران جنگی و ما چون رمه

که از کوهسار اندر آید دمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۴

 

اسیران بسیار و پیلان رمه

فرستاد یکسر بایران همه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳

 

جز این نامداران لشکر همه

که بودند شاه جهان را رمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۴

 

وز آن پس که این کرده باشم همه

ز هر سو بر خویش خوانم رمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۵

 

سپاریم گفتی به خسرو همه

ز هر سو بر خویش خوانم رمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

چو پیران چنان دید لشکر همه

چو از گرگ درنده خسته رمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۱

 

همی زار بگریست لشکر همه

ز نادیدن پهلوان رمه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۲

 

بدانست لشکر سراسر همه

که شد بی‌شبان آن گرازان رمه

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۵
sunny dark_mode