گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۲۰

 

نگه کرد یک تن به آواز گفت

که صندوق را چیست اندر نهفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۴

 

بدو ماند شاه جهان درشگفت

ازان کودک اندیشه‌ها برگرفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۵

 

سر و چشم و رویش ببوسید و گفت

که چونین شگفتی نشاید نهفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۶

 

بگفت آنک با او شهنشاه گفت

همه رازها برگشاد از نهفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۶

 

فرستاده را چیز بخشید و گفت

کزین هرچ گفتم نباید نهفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۸

 

دوان اورمزد از میانه برفت

به پیش جهاندار چون باد تفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۸

 

نترسید کودک به آواز گفت

که نام نژادم نباید نهفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۸

 

فروماند زان کار گیتی شگفت

بخندید و اندیشه اندر گرفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۹

 

جهاندار چون گشت با داد جفت

زمانه پی او نیارد نهفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۱۴

 

سرانجام با خاک باشیم جفت

دو رخ را به چادر بباید نهفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود » بخش ۲

 

روانی کجا با خرد بود جفت

ستاره همی بارد از چرخ گفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود » بخش ۲

 

بالتوینه در ببد روز هفت

ز روم اندر آمد به اهواز رفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود » بخش ۲

 

چو شد پل تمام او ز ششتر برفت

سوی خان خود روی بنهاد تفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اورمزد » بخش ۱

 

دل شاه کز مهر دوری گرفت

اگر بازگردد نباشد شگفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام نوزده سال بود » پادشاهی بهرام نوزده سال بود

 

شد آن تاجور شاه با خاک جفت

ز خرم جهان دخمه بودش نهفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام بهرامیان » پادشاهی بهرام بهرامیان

 

جهان را به فرزند بسپرد و گفت

که با مهتران آفرین باد جفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۳

 

بیامد زمین را به مژگان برفت

سخن هرچ بشنید با شاه گفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۳

 

شنیده بران سرو سیمین بگفت

که خورشید ناهید را گشت جفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۴

 

چو شمع از در دژ بیفروخت گفت

که گشتیم با بخت بیدار جفت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۴

 

ز دو دست او دور کردی دو کفت

جهان ماند از کار او در شگفت

فردوسی
 
 
۱
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۱۶۸
sunny dark_mode